لوگوی ایستانما

همه چیز درباره kirsten lepor ؛ شوخ ترین انیماتور استاپ موشن

دسته بندی :پایگاه دانش, زیر ذره بین ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ شبکه‌ی ایستانما 1226

کرستن لپور  (kirsten lepor) شوخ ترین انیماتوری‌ست که می‌شناسیم. دختری سرخوش و شاد که دائم در حرکت و هیجان است. او خیلی هم جوان نیست ولی به نظر می‌رسد که زمان بر او نمی‌گذرد زیرا همیشه مانند یک تین‌ایجر در حال فعالیت و جنب و جوش است و یک لحظه آرام و قرار ندارد.

 

 

ایدۀ استاپ موشن‌های Lepore هم مانند خودش عجیب و جالب هستند. او با مواد و وسایلی فیلم می‌سازد که ما در زندگی روزمره خود کارکردی جز خورده شدن برای آن‌ها در نظر نداریم و در زندگی ما جایگاه خاص و والایی ندارند. کاپ کیک، کلم بروکلی، هویج و بادام زمینی و حتی آدمک‌های شنی و برفی،… کاراکترهای Lepore هستند و دنیایی سرشار از اعجاب و شگفتی همراه با ایده‌های ناب می‌سازند.

باورتان می‌شود انیماتوری که هر ویدئویش بازدید میلیونی دارد، به این علت فریلنسر شده است که زمانی ایده‌هایش را به استودیوها می‌برده و بارها پاسخ رد می‌شنیده است. باید مدیون پیشرفت تکنولوژی بود که امکان داشتن رسانۀ شخصی و فردی رایگان را برای تک‌تک افراد فراهم کرده تا هرکسی هر هنری دارد بدون نیاز به دیگران بتواند با همه افراد جهان به اشتراک بگذارد.

انیمیشن سریالی Bad Jubies اثر فوق العاده ای از Kirsten Lepore

دختر خوب مامان و بابا

Lepore در پایان تمامی استاپ موشن‌های خود در تیتراژ این جمله را قید می‌کند:

با تشکر از مامان و بابا (Special Thanks to Mom and Dad)

در صفحۀ اینستاگرام kirsten lepor نیز چیزی به جز عشق به خانواده و دوستان و اقوام وجود ندارد. در حقیقت انسان چیزی به جز خانواده و اقوام نیست و همین که کارگردانی می‌تواند با این همه ابتکارات و خلاقیت های خود دیگران را شگفت زده کند نتیجۀ کار تیمی است.

 

به تازگی در تیتراژ پایانی فیلم‌های Lepore در زیر عنوان آهنگساز و تهیه کننده و فیلمبردار، نام اقوام و آشنایان او به چشم می‌خورد.

داستان سمج بازی های یک دختر کله شق

خانم Lepore هم مانند تمام متولدین دهه ۱۹۸۰ میلادی ، دوران کودکی خود را با شرکت‌های رویاسازی مانند دیزنی (Disney movies) و سری‌های تلویزیونی سسامی استریت (sesame street) و بعدها با نیکلودئون (Nickelodeon)، ام تی وی (MTV) سپری کرده است و همین انگیزۀ بزرگی بوده تا با تمام وجود بخواهد که رویاهای خود را بسازد.

بیشتر اوقات کودکی او مانند همه کودکان نسل پیش از موبایل، به نقاشی کشیدن، نوشتن و ساختن با خمیربازی گذشته است. بعدها هم بازی های رایانه‌ای باعث شده که او به تجسم سه بعدی و ظرفیت‌های مختلف رایانه علاقمند شود و این ایده را با فیلمسازی با عروسک و پاپت تلفیق کند. مهمترین الهام بخش Lepore دیدن فیلم‌های پشت صحنۀ آثار جیم هنسون (Jim Henson) خالق کاراکتر کرمیت (Kermit) است.

Lepore وقتی تازه با دنیای پرهیاهوی رسانه آشنا شده بود دلش می‌خواست صدابردار شود و در زمینه افکت‌های صوتی فعالیت کند. او ابتدا با دوربین خانگی و سپس با برنامه فلش ویدئوهای کوچکی درست کرد و تجربیات خوبی هم در این زمینه به دست آورد. ولی هرچه که پیش تر می‌رفت عرصه‌های جدیدتری به رویش گشوده می‌شد و علایقش گسترش می‌یافت، تا این که تصمیم گرفت در همۀ زمینه‌ها شانس خود را امتحان کند و به قولی حالا از هر انگشتش هنری می‌ریزد.

Lepore در فیلم‌هایش تمام تجربیات قبلی خود را با هم ادغام می‌کند و از این کار لذت می‌برد. اکثر کارهای مربوط به افکت‌های صوتی و تصویری دیجیتالی، نمای ظاهری عروسک‌ها و لباس‌های آن‌ها، آهنگسازی برای صحنه‌های فیلم، و ساخت استاپ موشن‌های چند ثانیه‌ای برای تیتراژ فیلم‌ها کار خود اوست.

مجموعه استاپ موشن های claymation آموزش رنگ به کودکان JibJab

Lepore در دانشگاه با مورف (Morph) محصول استودیوی آردمن (Ardman Animation Studio) آشنا می‌شود و این می‌تواند سکوی پرتاب او باشد. البته او همچنان به سِسامی استریت وفادار است و این سریال را الهام بخش اصلی و ایجاد کنندۀ جرقۀ اولیه برای ساخت استاپ موشن می‌داند. ایده‌های این سریال به ذهن او می‌چسبند و او را وادار می‌کنند که به سمت استاپ موشن برود.

پدر و مادر Lepore مشوقین اصلی او برای ساخت استاپ موشن بوده اند. آن‌ها با حمایت‌های همیشگی خود و دادن امکاناتی از جمله زیرزمین آپارتمان خود در نیوجرسی به عنوان استودیوی شخصی به او کمک کرده‌اند تا کار حرفه‌ای خود را آغاز کند. او در دورۀ دبیرستان به صورت خودآموخته نرم افزارهای رایانه‌ای ساخت استاپ موشن را فرا می‌گیرد و پس از فارغ التحصیلی از انستیتوی هنر مریلند (Maryland Institute College of Art -MICA) به طور مستمر برای استودیوهای انیمیشن سازی درخواست شغلی می‌فرستد ولی حتی در یک مورد از این درخواست ها هم موفق نمی‌شود شغل مورد نظر خود را به دست آورد.

ولی نکتۀ جالب این جاست: در همان حین که Lepore درخواست‌های شغلی خود را برای استودیوهای مختلف می‌فرستد، برای آنکه رزومۀ خود را قوی‌تر کند دست به ساخت استاپ موشن‌های کوچکی می‌زند و همین ها را در یوتیوب به اشتراک می‌گذارد. او برای افزایش مهارت خود نرم افزارهای فتوشاپ و افترافکت را هم به صورت خودآموخته فرا می‌گیرد و از رهگذر همین تجربیات به تشویق پدر و مادرش تصمیم می‌گیرد کلا درخواست شغلی را فراموش کند و کسب و کار خود را به صورت خویش‌فرما راه اندازی کند. او تنهای تنها و بدون هیچ دستیار یا تیمی، حتی تیزرهای تبلیغاتی برندهای معتبر دنیا را هم در همین زیرزمین می‌سازد.

در کل جمعیت نیوجرسی من تنها یک دوست و همدم درست و حسابی داشتم: خودم.

lepore اگر راهی پیدا نکند فکر خود را به کار می‌اندازد و راهی می‌سازد. او منتظر نمی‌ماند تا کسی بیاید و دستش را بگیرد. آزمون و خطا مهمترین راه پیشرفت او در کار است. در فیلمی به نام رویاهای شیرین یا شب بخیر (Sweet Dreams) که در سال ۲۰۰۷ ساخته، به علت کمبود امکانات، برای چسباندن پاهای پاپت‌ها به میز کار از پونز استفاده کرده است چون راهی بهتر سراغ نداشته است. او حتی نمی‌دانست که استاپ موشن کارهای حرفه‌ای برای این کار از آهنرباهای ریز و قوی استفاده می‌کنند.

انیمیشن استاپ موشن Sweet Dreams

بالاخره Lepore برای ادامه تحصیل در رشته انیمیشن سازی به کالجی که سابقا درخواستش را رد کرده بود یعنی Calarts- California College of the Arts دوباره درخواست می‌دهد و این بار موفق می‌شود پذیرش این کالج را دریافت کند. با این تفاوت که در این فاصله او توانسته بود شکافی که در کار با نرم افزارهای مختلف داشت را پر کند و دو فیلم کوتاه هم به رزومۀ خود اضافه کند.

Lepore در سال ۲۰۱۲ توانست با مدرک (Multifactor authentication) MFA در رشتۀ انیمیشن تجربی از این دانشگاه فارغ التحصیل شود. او تا به امروز به صورت فریلنسر به کار انیمیشن سازی مشغول است.

علت علاقۀ Lepore به استاپ موشن این است که در فرایندهای دیجیتالی نمی‌توان محصول را لمس کرد. اما در استاپ موشن کیفیتی وجود دارد که سازندۀ آن می‌تواند چیزی را که ساخته در دست بگیرد و آن را حس کند و اشکالاتش را در روند ساخت برطرف کند.

Lepore هنوز هم کودکی است که عادت به ساخت مجسمه دارد و از خمیر بازی لذت می‌برد. این مورد برای تماشاچی هم صادق است، انگار که چیزی را که وجود دارد می‌بیند و باور می‌کند. اجسامی که در زندگی روزمره جماد به حساب می‌آیند، به قدرت جادوی استاپ موشن زنده می‌شوند، حرکت می‌کنند و از خود احساسات انسانی بروز می‌دهند.

کارگردان و انیماتور استاپ موشن به معنی واقعی کلمه اجسام را به دست می‌گیرند و با آن قوانین فیزیک را به چالش می‌کشند و تماشاچی را حیرت زده می‌کنند. استاپ موشن تماشاچیان را وادار می‌کند که در مورد اجسامی که تا کنون در زندگی خود می‌دیدند جور دیگری فکر کنند.

ساخت استاپ موشن یعنی گفتگوی متقابل با کودک درون که هیچ‌وقت از بازی سیر نمی‌شود.

تکنولوژی‌های مورد استفاده در استاپ موشن

مهمترین ابزار مورد استفادۀ Lepore در ساخت استاپ موشن همان چیزهای ساده و قدیمی مورد استفادۀ همۀ کارگردانان است. نور، دوربین، میز کار، سیم، رنگ، سیلیکون، رزین اپوکسی، پارچه و … و جدیدترین تکنولوژی نرم افزاری نیز فتوشاپ و افترافکت است که برای حذف ریگ‌ها و قرار دادن صحنۀ اصلی به جای پردۀ کروماکی به کار می‌رود. البته این دو نرم افزار به جز این‌ها برای تغییرات و تمیزکاری‌های لازم و انجام زمان بندی انیمیشن‌ها نیز استفاده می‌شوند.

 

یکی از افتخارات Lepore، ساختن یک اپیزود ۱۱ دقیقه‌ای برای سری تلویزیونی زمان ماجراجویی (Adventure Time) است که پس از منتشر شدن فیلم Move Mountain نصیبش شد. پس از آن‌که Lepore فیلم کوه را جابجا کن (Move Mountain) را که فیلم پایان نامۀ تحصیلی‌اش بود منتشر کرد، سازندۀ سری زمان ماجراجویی با او تماس گرفت و فقط یک جمله گفت: یک استاپ موشن ۱۱ دقیقه‌ای برای من بساز. چه جملۀ شیرینی. بسیاری از انیماتورها در زندگی خود برای شنیدن این جمله سال‌ها زحمت کشیده‌اند و جان فشانی‌ها کرده‌اند. از طرفی کوتاهی این جمله، نشان دهندۀ اعتمادی است که به مرور زمان به مهارت‌های این انیماتور خلاق شکل گرفته است.

Lepore بلافاصله پس از دریافت ایمیل حاوی این سفارش خود را در اتاق خوابش حبس کرد و هفتۀ بعد با هزاران ایده به جلسۀ نویسندگان رفت. آنها با خیال راحت نهایت درجۀ آزادی را به او داده بودند و بنابراین او می‌توانست به راحتی ذهن خود را روی کاغذ بیاورد.

پس از تایید اصل داستان، مدت ۵ هفته طول کشید تا ایده به شکل استوری بورد در بیاید و سپس یک استودیو به نام BixPix تهیه شد و تیمی ۳۰ نفره از افراد ماهر در زمینۀ ساخت انیمیشن بسته شد. ساخت این اثر به مدت یک سال به طول انجامید و سرانجام تلاش او نتیجه داد و برندۀ جایزۀ تولیدات تلویزیونی امی (Emmy Award) برای ساخت و کارگردانی این اپیزود شد. جایزۀ امی جایزه‌ای امریکایی است که معادل اسکار قلمداد می‌شود. این جایزه در سال ۱۹۴۹ پایه‌ریزی شده است و همه ساله به آثار تلویزیونی برتر جهان داده می‌شود.

انیمیشن استاپ موشن فوق العاده Move Mountain

پشت صحنه ساخت استاپ موشن Move Mountain

عوامل موفقیت kirsten lepor

    • داستان

داستان‌های خارق العاده و شگفت انگیزی که در ویدئوهای Lepore می‌بینیم از کجا می‌آیند؟ در ویدئوی موزۀ تاریخ طبیعی (Natural History Museum) شاهد عجیب‌ترین داستانی هستیم که پیش چشممان قرار دارد. این ویدئو نه تنها یک داستان، بلکه یک پیش بینی دردناک است که در ظاهری خنده دار ساخته شده است. گذشت زمان می‌تواند وجود ویژگی‌هایی که در ما انسان‌ها بسیار طبیعی است و ما حتی به آن ها فکر هم نمی‌کنیم به شکل عاداتی عجیب و غیر قابل هضم درآورد. ولی مگر Lepore از جنس ما و انسان نیست؟ پس چگونه این ایده به ذهنش رسیده است؟ آیا می‌توان گفت که این دختر بچۀ شوخ و خندان در اوقات تنهایی خود فیلسوفی عصبانی است که اندیشه می‌ورزد و این ایده‌های به ظاهر سرگرم کننده و در باطن دردناک را می‌سازد؟

همچنین ایدۀ ویدئوهای او آنقدر عجیب است که بنگاه‌های بزرگ اقتصادی حق دارند برای ساخت ویدئوهای خود به دست این کارگردان بانمک و خلاق سر و دست می‌شکنند.

فیلم‌های اولیۀ او بیشتر در مورد دوستی و عشق هستند و به تدریج ایده‌های متفاوت‌تری به عرصه می‌آیند. در داستان انیمیشن Sweet Dreams داستان دوستی بین یک کاپ کیک و یک بادام زمینی نقل می‌شود و در فیلم بطری (Bottle) داستان عشق بین یک آدمک شنی و یک آدم برفی به نمایش در می‌آید.

ویژگی دیگری که داستان‌های Lepore دارند این است که نه تنها در پایان بندی، بلکه در طول فیلم هم تفسیر داستان به عهدۀ بیننده است. او هیچ تلاشی در حقنه کردن نظر و جهان بینی خود به بیننده ندارد بلکه صرفا آن را نمایش می‌دهد. ویدئوهای او دیالوگ ندارند و به همین دلیل بیننده در هر برداشتی آزاد است و می‌تواند از تصور خود توشه بگیرد و تفسیر شخصی خود را از این داستان‌ها داشته باشد.

در ضمن همین نداشتن زبان می‌تواند عاملی باشد که بینندگان وسیع‌تری در سطح جهان با ذهن و ایده های Lepore ارتباط برقرار کنند. کارهای Lepore حتی در دل سنگدل‌ترین بینندگان هم اثر می‌کند و احساسات همه را بر می‌انگیزد و به تفکر وامی‌دارد.

انیمیشن استاپ موشن Bottle اثر Kirsten Lepore

    • متریال

Lepore در به کار گیری مواد و وسایل عجیب هیچ ترسی به دل ندارد و بی گدار به آب می‌زند. در فیلم بطری (Bottle) مواد اولیۀ ساخت فیلم چیزی به جز شن و ماسۀ دریا و برف نیست. کدام انیماتور است که بخواهد محیط گرم استودیوی شخصی خود را رها کند و به دل طبیعت برود و با مشکلاتی از قبیل سرما و گرما و کم و زیاد شدن نور انیمیشن بسازد؟

او به همین دلیل به سراغ این مواد رفته است چون کاری است جدید که قبلا کسی جرات انجامش را نداشته است. حالا شما بگویید: این داستان را به جز شن و ماسه و برف با چه مواد دیگری می‌شد ساخت؟ این داستان تنها و تنها برای همین شرایط نوشته شده است و این نشانۀ نبوغ او است که برای مواد شناخته شده در اطرافش داستان می‌نویسد.

یکی دیگر از داستان‌هایی که دقیقا بر اساس خاصیت موادی که در فیلم مشاهده می‌کنیم نوشته شده است داستان شب بخیر یا رویاهای شیرین (Sweet Dreams) است. در این داستان افرادی در سرزمینی زندگی می‌کنند که خانه های خود را با حبه قند ساخته‌اند. قهرمان داستان ما که یک کاپ کیک است به دنبال رویاهای خود سوار بر قایقی می‌شود و به سرزمین‌های دوردست سفر می‌کند. او در آن سرزمین می‌بیند که افراد برای ساخت خانه‌های خود از هویج استفاده می‌کنند. بنابراین در بازگشت به شهر خود علاوه بر عادات جدیدی که به همراه می‌آورد، فکر جدیدی را هم برای استفاده از مصالح مطمئن‌تر به سوغات می‌آورد.

به علت وقوع سیل در این منطقه تمام خانه‌هایی که با حبه قند ساخته شده بودند در آب حل می‌شوند. پس از آن مردم برای بازسازی خانه‌های خود دیگر از حبه قند استفاده نمی‌کنند، بلکه از تجربۀ دوست از سفر برگشتۀ خود بهره‌مند شده و از هویج استفاده می‌کنند و به این ترتیب چهرۀ شهر عوض می‌شود.

Lepore در این داستان نه می‌خواهد حبه قند را تقبیح کند و نه می‌خواهد به هویج اعتباری ببخشد. او صرفا داستانی بر اساس ویژگی‌های این دو ماده نوشته و ما را در آن شریک ساخته است. او به ما یاد می‌دهد که حتی می‌توان بر اساس ویژگی‌های عادی و طبیعی مواد داستانی موفق و جالب نوشت و آن را به شکلی زیبا و تاثیرگذار تصویر کشید.

    • شگفتی آفرینی

داستان‌های Lepore عجیب هستند و بیننده را غافلگیر می‌کنند. خود روند داستان به شکلی عجیب پیش می‌رود و ناگهان اتفاقی عجیب‌تر ما را حیرت زده می‌کند و سخت به فکر فرو می‌برد.

در ویدئوی موزۀ تاریخ طبیعی (Natural History Museum) ما ابتدا با زن و مردی از دوران خودمان روبرو هستیم که در موزه‌ای در مورد انسان‌های نخستین و طرز درست کردن آتش نظر می‌دهند. به محض این که دو سه جمله بین آن ها رد و بدل می‌شود و عصارۀ دوران حاضر به سمع و نظر بینندگان می‌رسد موجودات دیگری از سال ۷۰۰۰ میلادی از راه می‌رسند و در مورد دو ویژگی برجستۀ عصر ما یعنی گوشی هوشمند و مردان نظرات خنده دار خود را مطرح می‌کنند.

ما فکر می‌کنیم که داستان در همین جا پایان می یابد ولی نویسنده به همین مقدار بسنده نمی‌کند. او همیشه دو سه قدم از بینندۀ خود پیش‌تر است و باید ما را در دو مرحله یا حتی بیشتر شگفت زده کند. ابتدا دو موجود بدون کالبد وارد کادر می‌شوند و موجودات فرازمینی را تمسخر می‌کنند. آن‌ها می‌گویند که در سال ۷۰۰۰ میلادی کسانی در جهان زندگی می‌کرده‌اند که عادت داشتند از روی ظاهر بدن افراد در مورد مغز آن‌ها نظر بدهند.

در مرحلۀ چهارم از این هم فراتر می‌رود و به طور کلی وحدت و کثرت را زیر سوال می‌برد. این‌که چرا کلا باید موجودات از هم جدا باشند. در این مرحله موجودات به هم پیوسته‌ای پدید می‌آیند که وجود شعور جداگانه را در جهان زیر سوال می‌برند. آن‌ها از این متعجب‌اند که چگونه ممکن است موجودات دارای شعور متمایزی باشند ولی بتوانند یکدیگر را درک کنند. زیرا این درک تنها بر اساس تفسیری است آن موجود از استنباط خود دریافت می‌کند نه بر اساس همدلی واقعی بین دو موجود.

در واقع ما موجودات مجزا تنها حدس می‌زنیم که دیگری چه حسی دارد نه این که واقعا بتوانیم یکدیگر را درک کنیم. امان از دست این دختر که چه چیزهایی می‌گوید و چه بلایی بر سر  فرد متفکر می‌آورد.

انیمیشن استاپ موشن Natural History Museum اثر Kirsten Lepore

    • سخت کوشی

Lepore اوقات تلف شده و از دست رفته ندارد. هرچند او هم مانند همۀ انسان‌ها دلش می‌خواهد روی مبل دراز بکشد و نت‌فلیکس (Netflix) را بالا و پایین کند یا با دوستانش معاشرت کند و زندگی‌ای یکنواخت و عادی داشته باشد. ولی وقتی کار سفارشی نداشته باشد نمی‌تواند خود را زنده بنامد، در این شرایط حتی نفس کشیدن هم دشوار می‌شود زیرا او خود را در شغلش تعریف کرده است. در شرایطی که سفارشی وجود ندارد، تنها کاری که یک انیماتور حرفه ای انجام می‌دهد این است که خودش را جمع و جور کند و فقط ذهنش را درگیر ساخت ایده‌های از قبل تلنبار شده‌اش کند.

    • رهایی از داشتن استیل

داشتن استیل برای هنرمندان گاهی تبدیل به قید و بندی بر دستان آن ها می‌شود. هنرمندانی که ذهن رها و آزادی نداشته باشند گاهی مجبور می‌شوند برای ان که حرفی برای گفتن پیدا کنند خود را در چارچوب استیل محبوس کنند. ولی برعکس استیل باید از ذهن هنرمند نشات بگیرد نه این که آزادی او را محدود کند. استیل در طول دوران کاری به دست می‌آید نه با ماشین حساب و دو دو تا چهارتا کردن هنرمند.

بنابراین ما در آثار Lepore  شاهد نهایت آزادی و رهایی ایده هستیم. ایده‌های فیلم‌های او ما را به جایی می‌رساند و شگفت زده مان می‌کند ولی ادا و اطوار نیست و کاملا واقعی است. او هنرمندان قلمبه سلمبه پرداز را به ریشخند می‌گیرد و برای آنها شیشکی می‌بندد. کسانی که خود را در محدوده ای گرفتار می‌کنند از نظر Lepore هنرمند نیستند بلکه فقط ادا و اصول هستند.

با این حال آثار او هم استیل خاص خود را دارند و تماشاچی حرفه ای می‌تواند امضای او را در آثارش تشخیص دهد. این امضا در طول سالیان و با ساعتها کار حرفه ای به دست امده است نه این که او بنشیند و برای خود محاسبه کند و ببیند چه کاری انجام دهد تا خود را در چشم بیننده برجسته سازد.

مجموعه استاپ موشن های تبلیغاتی Kirsten Lepore

شبکه‌ی ایستانما

در بزرگترین شبکه اجتماعی استاپ موشن ایران عضو شوید... عضویت در پیج اینستاگرام

مطالب پیشنهادی:

قوانین ارسال دیدگاه در ایستانما

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران نگنجد، در شبکه ایستانما تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. در صورت تمایل به درج تبلیغات از طریق گزینه ارتباط با ما اقدام نمایید.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

    لینک کوتاه:
    0