در کتاب عناصر داستان به نقل از فصل هفتم کتاب هنر شاعری ارسطو آمده است:
“هر داستان باید حداقل سه حادثه مهم داشته باشد که دست کم دوتای آنها همزمان نباشند.”
برای بررسی تطبیقی، ویدئوی LEGO ADVENTURE IN THE CITY را در نظر بگیرید:
این فیلم داستان شهری لگویی است که مردم و حیوانات در نهایت آرامش در آن زندگی میکنند. روزی ویروس ناشناختهای به نام خاکستری (The Gray) از پشت تپههای سبز به شهر هجوم میآورد و در شهر هرج و مرج عجیبی برپا میشود. در این میان دایناسوری که در باغ وحش اسیر بوده آزاد میشود و جان و مال مردم شهر به خطر میافتد. قهرمان داستان با استفاده از امکانات و تواناییهایی که دارد سعی میکند شهر را نجات دهد. او دیوار رنگی را فعال میکند ولی بیفایده است. خاکستری از دیوار به شهر نفوذ میکند، با دایناسور که هر دو خطری برای شهر محسوب میشوند به هم برخورد میکنند و پاهای دایناسور در ویروس خاکستری گیر کرده و خشک میشود. در این میان ذخیره لگویی ویروس خاکستری صرف از بین بردن دایناسور به آن بزرگی شده و تمام میشود و در نتیجه هر دو یکدیگر را خنثی میکنند و به این ترتیب شهر به شکلی کاملا تصادفی نجات پیدا میکند.
ساختار و اسکلت اصلی این ویدئوی سه دقیقهای طبق نظریه ارسطو به قرار زیر است:
· حادثه اول: معرفی شهر و ساکنان آن · حادثه دوم: حمله ویروس و دایناسور به شهر و ایجاد بحران · حادثه سوم: حل بحران |
این استاپ موشن تنها ویدئویی است که میتوان نام داستان را بر روی آن نهاد. زیرا سایر آثار راجر ویلند فاقد این سه شرط برای قرار گرفتن در دسته بندی داستان هستند و تنها توالی چند تصویر زیبا و دلربا را به نمایش میگذارند.
یکی از امتیازات این فیلم، استفاده از صدای بازیگر خردسال (Thomas Boyd) به عنوان نریتور یا گوینده فیلم است. صدای این کودک بسیار شیرین و زیباست و حس بسیار خوبی از شنیدن این صدا همراه با تصاویر رنگارنگ و خوشایند فیلم به تماشاگر دست میدهد.
استفاده از بازیگر خردسال چه در بازیگری و چه برای صداگذاری ریسک بزرگی است. زیرا کودک تجربه بازیگری ندارد و نمیتواند در مواقع مناسب تصمیم درستی برای اکتهای خود بگیرد. همچنین کودک قادر نیست جملات طولانی بیان کند زیرا هم جمله را فراموش میکند و هم تکنیکهای نفس گیری را نمیداند و نمیتواند جملههای خواسته شده را درست و پشت سر هم ادا کند. بنابراین کارگردانی که قصد دارد از کودک خردسالی برای بازیگری و گویندگی استفاده کند، باید داستان را بر اساس تواناییهای آن کودک تنظیم کند و اکتها و دیالوگها را کوتاه و مختصر کند تا لطمهای به فیلم وارد نشود.
در ضمن کودک پس از مدتی خسته میشود و نمیتواند تمرکز لازم را بر روی کار بگذارد. برای همین در حین فیلمبرداری هم کارگردان اگر شرایط کودک را درک نکند به مشکل برمیخورد.
در این استاپ موشن Thomas Boyd در رل مار ایفای نقش میکند و بخشهایی که او حضور دارد لایو اکشن هستند و با تکنیک استاپ موشن ساخته نشدهاند.
جوایز:
ویدئوی لگو- ماجرایی در شهر در سال ۲۰۱۶ روانه جشنوارههای متعددی شده و افتخارات زیر را کسب کرده است:
راهیابی به: KLIK Amsterdam Animation Festival 201
راهیابی به Lincoln Film Festival –۲۰۱۶
برگزیده ویژه کودکان از تمامی سنین در جشنواره فیلم کودکان Bay Area در سال ۲۰۱۶
نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم کودکان Hsin-Yi در سال ۲۰۱۷
راهیابی به جشنواره فیلم کوتاه بارسلونا Barcelona
راهیابی به جشنواره نورث وست آمریکا North West در سال ۲۰۱۸
قوانین ارسال دیدگاه در ایستانما