لوگوی ایستانما

انیمیشن رویاهای آشپزخانه (Kitchen Dreams) اثر آروین مدقالچی زیر ذره بین

دسته بندی :پایگاه دانش, زیر ذره بین ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ شبکه‌ی ایستانما 1685

رویاهای آشپزخانه انیمیشنی ست که در سال ۹۵ به روش پاپت‌موشن ساخته شده و در اسفند همان سال در جشن تصویر سال برای اولین بار پخش شده است. این انیمیشن موفقیت‌هایی داشته که از بین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

 

    • راه‌یابی به جشنواره اکس گراند وایسبادن آلمان- سال ۹۶
    • راه‌یابی به جشنواره مارسی در سال ۹۶
    • راه‌یابی به فستیوال فیلم‌های ایرانی در لندن در سال ۹۶

داستان انیمیشن رویاهای آشپزخانه در مورد زنی است که در زندگی مشترک با همسری خودخواه گیر افتاده است. او در ذهن خود مکانی رویایی ساخته که بتواند از راه نوشته‌های خود از این شرایط سخت فرار کند. اما برای دوام زندگی مجبور است این دنیا را از همسرش پنهان و شور و شوق نوشتن را در درون خود سرکوب کند.

مشاهده انیمیشن رویاهای آشپزخانه (Kitchen Dreams) اثر آروین مدقالچی

آروین مدقالچی

انیماتور و کارگردان استاپ موشن

آروین مدقالچی (arvin medghalchi) متولد ۱۳۶۲ بوده و در حال حاضر در کشور قبرس زندگی می کند. دانشگاه محل فعالیت او در شهر کایرنیا (Kyrenia) در بخش ترک‌نشین قبرس موسوم به  Arkin University of Creative Arts and Design (ARUCAD) می باشد.

از دیگر آثار آروین مدقالچی در مقام کارگردان می توان انیمیشن‌های امید، دیپلماسی شکست ناپذیر آقای نادری و آغوش‌های مدیترانه ای را نام برد.

عوامل سازنده انیمیشن

  • کارگردان: آروین مدقالچی
  • فیلمنامه: انیسه محمدهادی ، آروین مدقالچی
  • طراحی و ترکیب صدا:  حسین قورچیان
  • موزیک:  آیدین توکلیان
  • ساخت آرماتور: آرمین سلیمانی بروجردی
  • گرافیست کامپیوتری: مینا میرزاقلی
  • جلوه های ویژه کامپیوتری:محمد ثانی فر
  • مشاور رسانه ای: آیدا اورنگ
  • تهیه کنندگان:  بهتاش صناعی ها ، کیارش صناعی ها
  • پخش از شرکت ایران آرت هاوس فیلم (Iran ArtHouse Film)

انگیزه‌های کارگردان از ساخت انیمیشن رویاهای آشپزخانه

رویاهای آشپزخانه فیلمی است که آروین مدقالچی به خواست مادرش ساخته است. مادر او داستان این فیلم را سال‌ها پیش از این با نام آلاچیقی با گل‌های کاغذی نوشته بود. او مدت‌ها این داستان را پیش خود نگه داشته بود و به کسی نشان نمی‌داد، ولی بالاخره متوجه شد که دیگر نمی‌تواند آن را مخفی کند. بنابراین داستان را به پسرش داد و از او خواست که انیمیشنی با این تم بسازد.

آروین نیز با خواندن داستان به شدت تحت تاثیر قرار گرفت زیرا متوجه شد که مادر در واقع داستان خودش را از زاویه دید دیگری نوشته است. آروین به یاد آورد که مادر هم عادت داشت نوشته‌هایش را از بچه‌هایش مخفی کند. او دوست داشت حداقل یکی از نوشته‌های مادرش صورت حقیقت بپذیرد و با مخاطبان وسیع‌تری به اشتراک گذاشته شود.

آروین مدقالچی به خاطر عشق به مادرش تصمیم گرفت هر طور هست، انیمیشنی بر اساس نوشته‌ی او بسازد. او تکنیک انیمیشن را برای این منظور انتخاب کرد و فیلمنامه را با تغییرات کوچکی در جزییات، برای استاپ موشن تنظیم نمود.

 گروه سازنده‌ی این انیمیشن، در راه ساخت آن با چالش‌های زیادی مواجه بودند که مهم‌ترین آن‌ها کمبود بودجه بود. زیرا این فیلم مستقل است و اسپانسری ندارد. ولی همانطور که در انیمیشن رویاهای آشپزخانه می‌بینیم اکسسوری‌ها و دکور صحنه و تجهیزات فیلم به لحاظ کیفی، چشمگیر هستند و کیفیت تصاویر بسیار بالا است.

بنابراین تنها راه برای جلوگیری از هزینه‌های اضافی این بود که کارگردان اکثر کارهای مختلف ساخت این انیمیشن را خود به تنهایی عهده‌دار شود که البته با توجه به این که آروین مدقالچی هنرمندی خودآموخته است، این کار بسیار سخت بود. ولی خوشبختانه نتیجه‌ی کار، رضایت بخش شده است.

    • عروسک‌ها

در انیمیشن رویاهای آشپزخانه، با کلوزآپ‌هایی از چهره‌ی نقش اول داستان، سعی شده که شخصیت متفکر و درد کشیده‌ی او به نمایش درآید. اندام کشیده‌ی زن و رفتار ملیح و زیبای او حتی در صحنه‌هایی که از سکوت کردن خسته شده و فریاد بر می‌آورَد، نشان دهنده‌ی کاراکتر حساس اوست.

لباس زیبا و دو تکه‌ی زن بسیار هوشمندانه و آگاهانه طراحی شده است. نوع مدل لباس شامل یک بلوز بافتنی سفید از زیر و یک سارافون شکلاتی رنگ با تم پاییزی و یقه توری و شال گردن سبز، و همچنین موهای افشان و پریشانش از استایل دختران بروز و جوان تبعیت می‌کند که نمادی از تیپ هنری و سبک فکری اوست.

عروسکی که برای کاراکتر مرد ساخته شده است نشان دهنده‌ی شخصیت خشک و اداری و رسمی اوست. لباس‌هایی که می‌پوشد و رفتار و سکناتش همه دال بر شخصیت بی‌روح و بی ذوق او هستند. ولی باز هم نمی‌توان بر او خرده گرفت که چرا از دیدن غذای بی‌مزه‌ای که بدون توجه و عشق پخته شده خوشحال نمی‌شود و شاکی است که چرا همسرش فقط برای رفع تکلیف غذا می‌پزد و توجهی به امور خانه ندارد. هر کسی در زندگی خواسته‌هایی دارد که چه درست و چه غلط باید در کنار هم و با گذشت و تفاهم و آرامش حل و فصل شوند.

هر دو کاراکتر زن و مرد، بدون دهان و لب هستند. این نکته بسیار حائز اهمیت است و به چشم می‌آید. زیرا با توجه به صامت بودن کل فیلم، هماهنگی بین فرم و محتوا وجود دارد. در مورد زن بدون لب بودن نشانی از ساکت بودن و سرکوب صدای اعتراض و فریاد اوست و در مورد مرد بدون لب بودن نماد عدم برقراری ارتباط کلامی و بسته بودن راه تفاهم است.

عروسک غول ادبی این انیمیشن یادآور بی مکس در انیمیشن ۶ قهرمان بزرگ (Big Hero 6- والت دیزنی ۲۰۱۴) است. طراحی و ساخت این عروسک با دو کاراکتر دیگر کاملا متفاوت است. چرا که جنس کارکتر از کاغذ و شعر بوده و ابعاد غول پیکری دارد.

 

    • کاراکتر آهوی کاغذی

یکی از عروسک‌هایی که مدت زمان کمی جلوی دوربین جلوه می‌کند ولی یکی از تاثیرگذارترین صحنه‌ها را می‌آفریند، عروسک آهوی کاغذی است. ابتدا زن روی مجسمه‌ی برنزی آهو که در ویترینی قرار دارد تمرکز می‌کند و سپس آن آهو در ذهنش جان می‌گیرد و به حرکت در می‌آید. او در دشتی پر از علف‌های کاغذی مشغول چراست که متوجه نگاه زن از آشپزخانه می‌شود و رویش را به سمت او برمی‌گرداند.

این صحنه به قدری زیبا طراحی شده که بیننده را به وجد می‌آورَد. به نظر می‌رسد کارگردان در تولید چنین کاراکتری نیم نگاهی به آهوی هری پاتر (Harry Potter) داشته است. این آهو هم نماد معصومیت است و هم به نوعی حامی و نگهبان (پاترونوس) زن محسوب می‌شود.

البته معلوم نیست چقدر حدس بعدی درست باشد ولی آهوی برنزی شبیه تندیس‌های جشنواره‌ها هم هست. شاید کارگردان از به تصویر کشیدن مجسمه‌ی آهوی برنزی منظور خاصی داشته و می‌خواسته اشاره‌ای به جشنواره‌هایی که در آن موفق به دریافت جایزه شده داشته باشد.

    • انعطاف و حرکت

در این استاپ موشن حرکات عروسک‌ها کمی خشک و غیر منعطف است. البته نمی‌توان سخت‌گیرانه به آن نگاه کرد و بر آن ایرادی وارد دانست. زیرا همه ما از سختی‌های ساخت استاپ موشن آگاه هستیم. مخصوصا در غیاب اسپانسری قوی و با وجود کمبود بودجه، ساخت اثری که خالی از اشکال باشد تقریبا غیر ممکن است. با این حال تماشاچی دلش می‌خواهد وقتی آن صحنه‌ی آغازین درخشان و کم نظیر را می‌بیند، در ادامه نیز شاهد کاری فاخر و درخور توجه باشد.

کار اصلی استاپ موشن جان دادن به اشیای بی جان است. اگر کسی از دور هم دستی بر آتش داشته باشد، می‌داند که این کار بسیار خسته‌کننده و نفس‌گیر است و کوچکترین خطایی ممکن است عوامل فیلم را مجبور کند که کل سکانس را از اول عکاسی کنند. ولی با این حال باز هم انگار مفاصل عروسک‌ها مخصوصا در دست‌ها خوب چفت و بست نشده‌اند و کمی در حرکات آن‌ها ایراد وجود دارد که البته قابل اغماض است.

 

    • اکسسوری

اگر انیمیشن رویای آشپزخانه نقطه‌ی قوتی داشته باشد همان اکسسوری و ست دکور صحنه آن است. در این‌جا از شدت توجه به جزییات و دقت در تناسب مقیاس‌ها و اندازه‌های وسایل صحنه غوغایی به پا شده است. آلاچیق زیبا و سفید اول فیلم، گل‌های کاغذی، باغ شعر و ادب، دفتر یادداشت، مداد، کابینت های آشپزخانه و عروسک‌های بالای آن، یخچال، اجاق گاز، ست کفگیر و ملاقه، هود بالای اجاق گاز و حتی لوله‌ی هواکش هود که با فویل آلومینیوم پوشانده شده است، دیدن این تصاویر زیبا بیننده را خوشحال می‌کند که با اثری روبروست که به شعور او احترام گذاشته است.

به نظر می‌رسد که خانه‌ی این زن مجلل‌تر از خانه‌های آدم‌های معمولی قشر متوسط است. برای همین است که زن موقع ترک خانه، با نگاهی حسرت‌بار با آشپزخانه‌ی عزیزش خداحافظی می‌کند. انگار که تا وقتی در خانه زندگی می‌کرده، فرصت دیدن جزییات آن را نداشته و دائم در باغ فکر و ذهن خود وقت می‌گذرانده و حالاکه دارد می‌رود، مجبور است با نگاهی عمیق یاد و خاطره‌اش را برای همیشه در دل زنده نگه دارد.

    • نورپردازی

نور در این انیمیشن، یکی از بازیگران اصلی است. در سکانس آغازین فیلم، نور سفیدی که به همه چیز می‌تابد و اشیا را درخشان و زیبا می‌کند، این پیام را به بیننده ارسال می‌کند که با فیلمی سطح بالا روبروست.

در صحنه‌های آشپزخانه و غذا خوردن شوهر، نوری معمولی بر صحنه می‌تابد و صحنه شبیه خانه‌های معمولی در شب‌های معمولی و عادی زندگی است که هیچ اتفاق هیجان انگیزی در آن نمی‌افتد.

در صحنه‌های جنگ و جدال زن با همسرش، غیاب نور یکی از عوامل اصلی القای حس تاریکی و غم و اندوه است و در صحنه‌ای که غول بر شوهر پیروز می‌شود، دری به سوی نوری سفید و زیبا باز می‌شود و بازتاب آن بر چهره‌ی زن می‌افتد و این حس را به تماشاگر می‌رساند که افقی نو پیش چشم او گشوده شده است.

 

    • در پایان جنگ در دنیایی تیره و تار، منتظرم نباش

موضوع این انیمیشن کمی چالش‌برانگیز است. زیرا هر کسی از دید خود به آن نگاه می‌کند و ممکن است موافقان و مخالفانی داشته باشد. از آن‌جا که سبک انیمیشن رویاهای آشپزخانه سورئال است، نمی‌توان آن را کاملا فیمینستی خواند زیرا هر کسی بنا به پیش‌زمینه‌ی ذهنی خود می‌تواند از هریک از المان‌های موجود در آن تفسیر متفاوتی داشته باشد.

این داستان چیزی فراتر از خرده جنایت‌های زن و شوهری (نمایشنامه‌ی خرده جنایت‌های زن و شوهری (Petits crimes conjugaux) اثر اریک امانوئل اشمیت) است و معانی سطح بالاتری را به بیننده ارائه می‌دهد. یکی از این افق‌هایی که استاپ موشن رویاهای آشپزخانه پیش روی بیننده می‌گذارد همانی‌ست که اکنون سال‌هاست کمپانی‌های انیمیشن‌سازی در دنیا، در انواع و اقسام انیمیشن‌هایشان سعی دارند آن را به بیننده‌ی عصر حاضر یادآوری کنند، و آن چیزی نیست جز لذت بردن از لحظه، شکستن قید و بند تبعیض جنسیتی و احترام به آزادی‌های فردی. از جمله‌ی این انیمیشن‌ها می‌توان به شجاع (Brave)، روح (Soul)، گیسو کمند ( Tangled)، پرنسس و قورباغه (The Princess And The Frog)، مولان (Mulan) و … اشاره کرد.

    • باز هم سوال همیشگی: چرا استاپ موشن؟

علت این که بعضی کارگردانان انیمیشن، به ساخت ایده‌هایشان در قالب استاپ موشن رو می‌آورند این است که این تکنیک قابلیت زیادی برای خلق دنیای دیوانه‌ای دارد که از ذهن‌های ایده پردازان به بیرون می‌تراود.

در استاپ موشن بازیگران، همه عروسک هستند. اولین مونس هر انسانی عروسک است که از کودکی با آن دمخور و همنشین است. عروسک از هر نوع و جنس و اندازه‌ای که باشد، برای انسان دوست داشتنی و دلنشین است و با آن مهارت‌هایی را به دست آورده که در ذهنش نهادینه شده است. در واقع خاطرات ما هستند که عروسک را برایمان جذاب و قابل درک ساخته اند.

از طرفی نوع ساخت تکنیک استاپ موشن، این امکان را به انیماتور و کارگردان می‌دهد که ناگهان از دل یک موجود زیبا و لطیف و کوچک، غولی بی شاخ و دم بیرون بیاورد و از کاه، کوهی بسازد. این است که با وجود همه سختی‌هایی که ساخت استاپ موشن دارد، باز هم  تهیه‌کنندگان و کارگردانان بزرگ دنیا دل در گرو آن دارند و از ساخت ایده‌هایشان با این تکنیک دست بر نمی‌دارند.

 

فضای اولیه استاپ موشن رویاهای آشپزخانه، با زیباترین و رویایی‌ترین رنگ جهان یعنی سفید آغاز می‌شود. نقاط درخشانی در هوا شناور هستند، موسیقی با آکوردهایی لطیف فضا را لطیف و ملایم می‌کند و رخوتی عمیق بر روح بیننده مستولی می‌شود. آلاچیقی کاغذی به رنگ سفید می‌بینیم که در آن زیباترین زن جهان (که دست بر قضا چپ دست هم هست) با موهایی بلند و سفید در آن شعر می‌نویسد. گل‌های کاغذی از در و دیوار آلاچیق بالا رفته‌اند و همه چیز دخترانه، توری، زیبا و دلپذیر است.

لابه‌لای تمامی شبکه‌های توری دیوار آلاچیق، کاغذهای مچاله شده فرو کرده‌اند. روی کاغذها، شعرهای پاره پاره‌ای با یکی دو حرف نامفهوم به چشم می‌خورد. کاغذهای دفتری که زن جوان بر آن می‌نویسد هزاران بار کنده شده‌اند و دیگر چندان برگی بر آن نمانده است.

ناگهان موسیقی با صدای شمشیر مانندی بریده می‌شود، کلید در قفل در می‌چرخد و تمامی این صحنه‌ی رمانتیک در هم می‌پیچد. زن جوان، هراسان بار دیگر کاغذ شعر خود را از دفتر جدا می‌کند و در شبکه‌های توری دیوار آلاچیق می‌چپاند، هراسان به سمت اجاق گاز می‌رود و غذایی آماده می‌کند. مرد کچل عصبانی‌ای از سر کار به خانه می‌آید و بدون توجه به زن جوانش مستقیم به طرف رادیوی اعصاب خوردکن بد صدای خود می‌رود. او نسبت به همه چیز بی‌میل است. از غذا خوشش نمی‌آید. اخم از چهره‌اش زدوده نمی‌شود. طلبکار است. به گلدانی که زن روی میز گذاشته و گل‌هایی از جنس شعر خود در آن قرار داده بی توجه است و آن را به زمین می‌اندازد. او در یک کلام به کاخ آرزوهای همسرش بی‌توجه است و حتی با دنیای شعر و شاعری همسرش مخالف است.

زن تا اواسط فیلم وجود دنیای شعر را از همسرش مخفی می‌کند ولی نمی‌تواند بین دنیای ذهنی خود و دنیای واقعی تعادلی برقرار کند، صدای رادیوی مرد، مزاحم آفرینش ادبی او می‌شود و تمرکزش را بهم می‌ریزد. بالاخره در این تعارض، ناخواسته شعرها از ذهنش سرریز می‌کنند و به دنیای واقعی جاری می‌شوند. اینجاست که مرد عصبانی می‌شود و طغیان می‌کند. او پروانه های شعر زنش را می‌کشد، گل‌های شعرهای همسرش را لگدمال می‌کند و زن را کتک می‌زند.

زن آن‌قدر نیروی سرایش خود را سرکوب کرده و اشعارش را در سوراخهای شبکه های آلاچیق گذاشته که دیگر نوری به درون دنیایش نمیتابد. در آخر تنها یک روزنه‌ی روشن باقی می‌ماند و زن با توسل به همان نقطه‌ی کوچک اما روشن، بر ترس خود چیره می‌شود و می‌رود که دنیای خود را بسازد.

در این لحظه (با الهام از انیمیشن نگاه ابدی (Eternal gaze) که با مروری به زندگی هنری مجسمه‌ساز ایتالیایی آلبرتو جاکومتی (Alberto Giacometti) ساخته شده و در لحظه‌ی مرگ هنرمند مجسمه‌هایی که در طول عمرش ساخته بود به دادش می‌رسند) شعرهای زن به شکل غول مهربانی در می‌آیند و به دادش می‌رسند و زن را از زیر یوغ ظلم همسر ظالمش می‌رهانند. در جنگ نابرابری که بین مرد و غول در می‌گیرد ، بالاخره مرد نابود و از صحنه‌ی روزگار محو می‌شود. پس از آن دری روشن به روی دنیای تیره و اندوهناک زن باز می‌شود و او خود را در تعارضی بین زندان زندگی مشترک و دنیای رها و روشن شعر و ادب می‌بیند و در نهایت تصمیم خود را می‌گیرد.

در انتهای فیلم می‌بینیم که این جنگ و جدال تنها در ذهن زن رخ داده است. در واقعیت زن مظلومانه نامه‌ای روی میز گذاشته است که رویش نوشته منتظرم نباش! (با تشکر از نویسنده‌ی این انیمیشن که به ما رحم کرد و به کاراکتر مرد در واقعیت اجازه‌ی زندگی داد!)

غول این انیمیشن از کاغذ و شعر ساخته شده است. او در عین این که با زن مهربان است، به او چشمک می‌زند، زخم‌هایش را درمان می‌کند و به طور کلی حامی اوست، به شدت با مرد داستان برخورد می‌کند و حقش را کف دستش می‌گذارد. البته شاید بیننده‌ی جوان و هیجان‌زده و تندرو، تحت تاثیر شعارهای جدید حقوق زنان و برخوردهای افراطی‌ای که از آن طرف بام می‌افتند، با غول مهربان داستان موافق باشد،

ولی بیننده‌ی بزرگسالی که تجربه‌ی همزیستی در کنار افراد با سلیقه‌های متفاوت را داشته باشد می‌داند که رسیدن به آرامش و رهایی در زندگی، مستلزم حذف دیگران نیست و بالاخره باید راه زندگی مسالمت‌آمیز در کنار یکدیگر را یاد گرفت که این همه جنگ و دعوا پیش نیاید و برای حل و فصل ماجرا نیاز به غول و دیو یا به طور کلی نفر سومی نباشد.

    • حرف آخر

هر هنرمندی برای رسیدن به قله‌های حرفه و هنر خود مجبور است وقت زیادی را صرف کند و مسلم است که به طور ناخودآگاه به اطرافیانش آسیب می‌رسد. اکثر هنرمندان صاحب سبک و بلند آوازه، زندگی شخصی دردناکی داشته‌اند و به آن‌چه در زندگی می‌خواسته‌اند نرسیده‌اند. زیرا فعالیت هنری کاری‌ست وقت‌گیر که باید به صورت تیمی انجام شود.

از طرفی معمولا هنرمندان افرادی هستند که روحیات حساسی دارند و خلقیات آن‌ها با کار تیمی که شایسته‌ی گذشت و چشم پوشی از خطاهای دیگران است ، جور در نمی‌آید. بنابراین در این میان اگر بتوان تعادلی بین حرفه و زندگی برقرار کرد می‌توان گفت که آن هنرمند در زندگی خود موفق بوده است. به هرحال این حق هر کسی است که دنیای ذهنی خود را هم داشته باشد و از آفرینش لذت ببرد.

از جمله هنرمندانی که در زندگی شخصی موفق نبوده اند فروغ فرخزاد، شاملو، پیکاسو، ونگوک، گوگن، ابراهیم گلستان، حتی حمید هامون، و بی‌شمار نام مشهور و معروف هستند که در دنیای هنر طوفانی به پا کرده‌اند و سبک جدیدی آفریده‌اند، ولی در زندگی خانوادگی خود موفق نبوده و یا نتوانسته‌اند خانواده‌شان را با خود همراه کنند. گاهی نیز هنرمندان تازه‌کار در ادامه‌ی راه با شکست مواجه و مجبور به ترک دنیای هنر می‌شوند، زیرا نمی‌توانند بین این دو دنیا تعادلی برقرار کنند.

نقطه‌ی مقابل پیام این انیمیشن، فیلم درخشان “ماه منیر” با بازی درجه یک و زیبای فاطمه گودرزی است. در این فیلم مادر خانواده دوست دارد که نویسنده و شاعر شود و مشغول کسب تجربه در این راه است. او برای این که بتواند این راه را آغاز کند، عضو انجمن‌های شعر و گروه‌های یوگا شده است. برای همین وقتی برای آشپزی ندارد و بچه‌هایش همیشه از بیرون غذا سفارش می‌دهند. در این حین عمه‌ی پدر خانواده برای انجام امور پزشکی مجبور می‌شود مدتی میهمان آن‌ها باشد.

او از سبک زندگی شهری‌ها حیرت می‌کند و با کمال تعجب می‌بیند که همسر خانواده برای بچه‌هایش غذا درست نمی‌کند و توجهی به امور خانه ندارد. تعارض بین زنی از دوره‌ی قدیم و زن امروزی، شکافی در بین دو نماینده‌ی هر نسل پدید می‌آورد. سر آخر هر دو به تعادل می‌رسند و زندگی به خوبی و خوشی ادامه پیدا می‌کند.

مشاهده انیمیشن استاپ موشن امید (hope) اثر آروین مدقالچی

شبکه‌ی ایستانما

در بزرگترین شبکه اجتماعی استاپ موشن ایران عضو شوید... عضویت در پیج اینستاگرام

مطالب پیشنهادی:

قوانین ارسال دیدگاه در ایستانما

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران نگنجد، در شبکه ایستانما تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. در صورت تمایل به درج تبلیغات از طریق گزینه ارتباط با ما اقدام نمایید.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

  1. mohammad گفته؛
    22:50 1399/12/17

    با توجه به سختی های ساخت استاپ موشن و حمایت نشدن از آثار و هنرمندان ایرانی , کار کانسپتی زیبا و داستانی جذاب داشت. امیدوارم به جایی برسیم که بتونیم بین همه ی هنرمندای انیمیشن دنیا جایگاه خوبیو واسه خودمون مشخص کنیم.

لینک کوتاه:
0