لوگوی ایستانما

همه چیز دربارۀ جاستین راش (Justin Rasch)؛ استاد بزرگ استاپ موشن

دسته بندی :پایگاه دانش, زیر ذره بین ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ شبکه‌ی ایستانما 1583

اگر انیمیشن‌‌‌های پارانورمن (Paranorman) و کوبو و دوتار (Kubo and the Two Strings) را دیده باشید برایتان جالب خواهد بود بدانید که حرکات زیبا و انعطاف فوق العادۀ پاپت‌ها و همچنین طراحی صحنه‌های درگیری بین کاراکترها همه و همه کار زیبای جاستین راش برترین انیماتور حال حاضر دنیاست. ویدئوهای جاستین پر از صحنه‌های درگیری و نمایش درخشانی از هنرهای آکروباتیک و رزمی است.

 

 

او همۀ این صحنه‌های زیبا و هیجان‌انگیز را در استودیوی شخصی خود که اتاق خطر (Danger Room) نام دارد طراحی می‌کند. برای سفری به اتاق خطر با این مقالۀ شبکه ایستانما همراه شوید.

    • از هیزم شکنی تا استودیوی لایکا

جاستین راش (Justin Rasch) متولد ۲۰ ژانویه ۱۹۷۵ در میامی ایالت فلوریدا، راهی طولانی را از کودکی تا جایگاهی که امروز در آن ایستاده، پیموده است. او در کودکی از مدرسه اخراج شده، در نوجوانی پدر شده، سپس بی‌خانمانی را تجربه کرده و بنابراین برای تامین مخارج خانوادۀ کوچک خود مجبور بوده که سخت کار کند. بالا رفتن از درختان برای جمع کردن هیزم، بدل‌کاری در سینما، ظرف شستن در رستوران‌ها، هنرپیشگی خیابانی و طراحی لوگو و غیره بخش کوچکی از تجربیات دوران جوانی اوست. او انسان زحمت‌کش و ارزشمندی است و برای رفاه خانوادۀ خود سخت کار کرده است. همۀ این تجربه‌ها باعث شده که در طول ۲۴ سالی که به انیماتوری پرداخته، کارش پختگی و برتری عجیبی نسبت به سایر انیماتورها داشته باشد.

عجیب‌‌ترین ویژگی جاستین بدن قوی و ورزیدۀ اوست. او در اتاق خطر تمامی حرکات پاپت‌‌ها را به همراهی تیمش طراحی کرده و ویدئوهای رفرنس را به صورت لایواکشن بازی ‌‌‌می‌کند. حرکات آکروباتیک جاستین در این ویدئوها فوق العاده هستند. او مانند یک نوجوان پشتک و وارو می‌زند و از دیوار راست بالا می‌رود، مانند تارزان خیلی راحت از حلقه‌هایی که از سقف آویزان هستند می‌گیرد و از یکی به دیگری می‌پرد. نمایش‌های ژیمناستیکی او نشان از زمانی دارد که به بدل کاری علاقه داشته و این حرکات را تمرین می‌کرده است.

 همسر و دختر جاستین همراه‌ترین افراد خانواده در جهان هستند و در بیشتر ویدئوهای لایواکشن جاستین حضور دارند. آن‌ها هم مثل خود جاستین اهل حرکات ورزشی هستند و به ویدئوهای جاستین رنگ و بوی زیبایی می‌بخشند.

یکی دیگر از ویژگی‌های جاستین انگشتان اوست که مانند نوازندگان پیانو است. نوع کشیدگی انگشتان او نشان دهندۀ اشتغال به کار هنری اعم از نقاشی، مجسمه سازی، ساخت ماکت و ماسک و عروسک، گرافیک کامپیوتری و انواع و اقسام هنرها در طی سال‌های متمادی است و تنها یک هنرمند واقعی می‌تواند چنین انگشتان کشیده و هنرمندانه‌ای داشته باشد.

Justin Rasch and wife
جاستین در کنار همسرش، شل راش

پشت صحنه همکاری های جاستین راش (Justin Rasch) با استودیوی لایکا

    • انتخاب حرفه

جاستین در کودکی با دیدن نقاشی‌هایی که از استودیوی دیزنی و جان گرفتن کاراکترها در فلیپ بوک‌های انیماتورها می‌دید، فهمیده بود که انیماتوری هم یک شغل است و می‌توان برای آینده روی آن سرمایه گذاری کرد. او به همراه دوستش مدرسه هنر پیتزبورگ (Art Institute of Pittsburgh) را تمام کرد و به برنامه طراحی صنعتی جلوه‌‌‌های ویژه پیوست و در کالج هم به کار روی جلوه‌های ویژه کامپیوتری با تاکید بر استاپ موشن پرداخت. او خیلی سریع در این کار پیشرفت کرد و به تبحر کافی رسید زیرا تمام دوران کودکی خود را به ویدئوگیم گذرانده بود و از قبل آمادگی لازم برای این کار را در ذهن خود داشت.

جاستین با تماشای پارک ژوراسیک (Jurassic Park) که در سال ۱۹۹۳ به بازار آمد، همیشه آرزو داشت که بتواند کاربرد جلوه‌های ویژه در استاپ موشن را یاد بگیرد. او به محض دیدن این انیمیشن عجیب، با چند نفر از دوستانش مشورت کرد و به این نتیجه رسید که آیندۀ جلوه‌های ویژه بصری در این است که از طریق کامپیوتر انجام شود. بنابراین به سرعت تصمیم گرفت تغییر رشته دهد و جلوه‌‌‌های ویژۀ کامپیوتری (FX) را بیاموزد.

جاستین بالاخره توانست در سال ۱۹۹۶ مدرک خود را در انیمیشن کامپیوتری بگیرد. پس از آن جاستین نمونه کارهای خود را به استودیوهای معروف تولید بازی کامپیوتری و دو یا سه استودیوی انیمیشن سازی فرستاد تا بتواند شغلی به دست آورد. ولی از بخت بد تمام استودیوها تمایل داشتند کارمند بومی استخدام کنند و حاضر نبودند به کسی که اهل شهر دیگری است شغلی بدهند.

او بالاخره توانست در دو استودیوی بازی کامپیوتری راگ رت (RugRat) و استودیوی ژاپنی کونامی (Konami) پذیرش بگیرد. جاستین از کودکی با بازی‌‌‌های کامپیوتری کونامی مانند Contra و Castlevania  بزرگ شده بود و از طرفی آن‌جا محیط خوبی برای کار داشت. بنابراین جاستین استودیوی کونامی در شیگاگو را برای کار کردن انتخاب کرد.

اگر متعلق به نسلی هستید که بازی کامپیوتر‌ی پرنس آو پرشیا (Prince of Persia) را به یاد داشته باشید، برایتان جالب است که بدانید بازی پرنس آو پرشیا ساخت استودیوی کونامی است که در سال ۱۹۸۹ (۱۳۶۸ شمسی) به بازار آمد و نقدهای منفی زیادی در مجامع ایرانی در مورد آن منتشر شد. از آن‌جایی که کشورهای غربی، همیشه ایران و سایر کشورهای عربی را با هم یکی می‌دانند، داستان این قصه هم ترکیبی از داستان‌‌‌های هزار و یک شب عربی به اضافۀ نام پرشیا به معنی ایران بود و این به مذاق بسیاری از منتقدین ایرانی خوش نیامد. در مجامع هنری و سیاسی سعی شد با کنکاش در زوایای مختلف این بازی روی جنبه‌‌‌های ایرانی ستیزانۀ آن تاکید شود.

    • افتخارات

پارانورمن (Paranorman) پر افتخارترین انیمیشنی است که او در آن حضور داشته و از این بابت به خود می‌بالد و از آن به عنوان رویایی که به حقیقت پیوسته یاد ‌‌‌می‌کند. زیرا این استاپ موشن در سال ۲۰۱۲ نامزد جایزۀ اسکار بهترین انیمیشن شده و به جز این توانسته جوایز زیادی را از آن خود کند. این استاپ موشن در هشتمین ردۀ انیمیشن‌‌‌های برتر وب‌سایت IMDB قرار دارد.

جاستین هم اکنون برند خود استانت پاپت پیکچرز (Stunt Puppet Pictures) را دارد و در استودیوی شخصی خود پاپت‌‌‌ها را انیمیت ‌‌‌می‌کند و در صفحۀ اینستاگرام و یوتیوب خود نمایش ‌‌‌می‌دهد.

علاوه بر آن جاستین در استودیوی بلیزرد (Blizzard) هم به عنوان انیماتور کار می‌کند. این استودیو در ارواین کالیفرنیا در آمریکا است و در سال ۱۹۹۱ تاسیس شده است. کار بلیزرد ساخت ویدئوگیم است و جاستین در آن‌جا به دنبال علاقۀ قدیمی خود به ساخت بازی‌های کامیپوتری با این استودیو همکاری می‌کند.

او از این که ‌‌‌می‌بیند در جایگاهی ایستاده که کسی مانند او نیست ناراحت است و دوست دارد تجربیات خود را به دیگران آموزش بدهد. برای همین هم هست که در صفحۀ یوتیوب خود بخشی را با عنوان پرسش و پاسخ به راه انداخته است و با آپلود ویدئوهای آموزشی و پاسخ به سوالات در کامنت‌‌‌ها سعی دارد دیگران را هم به یادگیری استاپ موشن ترغیب کند. همچنین با اجرای لایوهای یک ساعته در اینستاگرام به کار آموزش جوانان ‌‌‌می‌پردازد.

اولین الهام بخش جاستین انیمیشن‌‌‌های ساختۀ دان بلاث (DON BLUTH) بود. انیمیشن‌‌‌هایی مانند لانۀ اژدها- تک خال آسمان (Dragons Lair- Space Ace) جاستین را هیپنوتیزم ‌‌‌می‌کردند و حتی حالا هم آن تصاویر پس از گذشت این همه سال ناخودآگاه در تمامی کارهای جاستین ‌‌‌می‌خزند و خود را نمایان ‌‌‌می‌سازند. زیرا جزو اولین تجربه‌‌‌های بصری جاستین بوده‌اند و مانند نقشی بر سنگ در ذهن او ماندگار شده اند.

جاستین علاقۀ خاصی به انیمیشن‌‌‌های هیولایی و فانتزی‌‌‌های دهۀ هشتاد دارد. مخصوصا استاپ موشن‌‌‌هایی که با ‌‌جلوه‌های ویژه کامپیوتری ترکیب شده‌اند. مثل کلش آو تایتان (Clash of the Titans)، جنگ ستارگان (Star Wars)، روبوکاپ (Robocop)، شکارچیان روح (Ghostbusters)، کابوس شب پیش از کریسمس (Nightmare Before Christmas)، بلور تاریک (Dark Crystal)، جیسون و آرگونات‌‌‌ها (Jason and the Argonaughts)

جاستین تماشاچی حرفه‌ای این انیمیشن‌‌‌هاست و با دیدن این‌‌‌ها مانند یک کودک به وجد ‌‌‌می‌آید. او از این که در کارهایش رد پایی از تمام این استاپ موشن‌‌‌ها وجود داشته باشد خوشحال ‌‌‌می‌شود.

 

 

    • یک روز معمولی در استودیوی جاستین:

هر روز صبح در استودیوی جاستین جلسه‌ای کوتاه با حضور این سه نفر برگزار ‌‌‌می‌شود:

  • طراح حرکات پاپت‌‌‌ها
  • متخصص ‌‌جلوه‌های ویژه
  • انیماتور (خود جاستین)

سپس تقسیم وظایف بین اعضای گروه صورت ‌‌‌می‌گیرد و پایان روز کاری هم بستگی به طول سکانسی دارد که در حال کار کردن بر روی آن هستند. هر کاراکتری ‌‌‌می‌تواند بالای ۲۰۰ حرکت مختلف انجام دهد. انیماتور ‌‌‌می‌تواند همه سکانس‌‌‌ها را در طول یک روز عکاسی کند و تنظیمات را بعدا در طول ماه آینده انجام دهد.

جاستین راش هر روز صبح در سر صحنه و با توجه به یادداشت‌‌‌های کارگردان، و همچنین با نگاهی به استوری بوردی که برای پاپت‌‌‌ها و دکور صحنه طراحی‌‌‌هایی انجام شده، حرکات را خودش جلوی دوربین بازی ‌‌‌می‌کند تا ببیند پاپت‌‌‌ها چه محدودیت‌‌‌هایی دارند و چگونه ‌‌‌می‌شود آن محدودیت‌‌‌ها را برطرف کرد. گاهی مجبور ‌‌‌می‌شود بدن عروسک‌‌‌ها را با دریل سوراخ کند و از درون بدن آن‌‌‌ها لوله و میله‌‌‌هایی رد کند تا بتواند ریگ را به بدنشان وصل کند. گاهی هم مجبور ‌‌‌می‌شود دست‌‌‌ها و پاهای آن‌‌‌ها را ببرد و با اضافه کردن لولا به آن‌‌‌ها برایشان مفصل مچ و آرنج و زانو ایجاد کند که حرکات پاپت‌‌‌ها طبیعی‌تر به نظر بیاید. سپس با توجه به فیلم‌‌‌هایی که از خودش در حال بازی گرفته است پاپت‌‌‌ها را انیمیت ‌‌‌می‌کند.

جاستین در تمام این مدت همۀ موارد را در برگه‌‌‌های کوچکی یادداشت ‌‌‌می‌کند و یا نقاشی‌‌‌های ساده‌ای از آن‌‌‌ها ‌‌‌می‌کشد تا بتواند لحظات حساس، نقاط تاکید و سکون، لحظه‌‌‌های فاصله‌گذاری بین حرکات، و حرکات پشت سر هم را به کارگردان نشان دهد و نظرش را جویا شود. سپس کار اصلی یعنی عکس‌برداری فریم به فریم شروع ‌‌‌می‌شود.

پشت صحنه استاپ موشن های جاستین راش

بهترین قسمت ساخت استاپ موشن از نظر جاستین لحظه‌ای است که عروسک مرده‌ای که از جنس پلاستیک است، جلوی دوربین روح و حرکت و زندگی ‌‌‌می‌گیرد. او عاشق لحظه‌‌‌هایی است که مشغول انیمیت کردن پاپت‌‌‌هاست. زیرا انیماتور برای تماشاچی این تصور را به وجود ‌‌‌می‌آورد که کاراکترهایش احساس و تفکر و ماهیچه و روح دارند. این جادوی استاپ موشن است که اشیای بیجان را به حرکت و تکاپو در‌‌‌می‌آورد.

 

بدترین لحظۀ استاپ موشن سازی هم از نظر جاستین قسمت مدیریت فنی و کامپیوتری عکس‌‌‌هاست. کارهای کامپیوتری جزییات زیادی دارند و کار را شسته-رفته ولی بسیار سخت ‌‌‌می‌کنند. در انیمیشن هم بخش‌‌‌هایی که باید با کامپیوتر ادیت شوند واقعا نیاز به مدیریت ریزبینانه ای دارند. حالا شما فکر کنید که بیشمار عکس دارید که باید تک‌تک در کامپیوتر اصلاح شوند و ریگ‌‌‌ها و پردۀ کروماکی در آن‌‌‌ها حذف شود و چیزهایی به آن اضافه شود. تمامی این‌‌‌ها فشاری است که به شخص وارد ‌‌‌می‌شود و او را اذیت ‌‌‌می‌کند تا بالاخره کار به کیفیت قابل قبولی برسد. گاهی متخصص CG به قدری خسته ‌‌‌می‌شود که دیگر قادر به ادامۀ کار نیست و ریکاوری کردن و تمرکز دوباره روی کار هم بسیار سخت است. ولی باید دوباره شروع کرد و کار را ادامه داد.

یک متخصص رایانه اجازه ندارد هنگام ساخت یک استاپ موشن بلند، خسته باشد یا در نهایت آمادگی خود نباشد. به محض این که یک بار حواسش پرت شود عکس مورد نظر از دست رفته است و امکان بازگشت هم وجود ندارد. دیگر نمی‌توان آن صحنه را دوباره عکس برداری کرد یا آن قوسی را که کاراکتر روی آن حرکت کرده دوباره تکرار کرد. شما نمی‌توانید آن اسلاید را دوباره تنظیم کنید یا اسلایدی به کار اضافه کنید. یا مثلا منحنی حرکت کاراکتر را تغییر دهید و آن را کمی تیزتر و یا صاف‌‌‌‌تر کنید تا مثلا بتوانید صحنه را شیک‌تر و تمیزتر درآورید. شما فقط یک عکس دارید که ممکن است خوب باشد یا نباشد. ولی حق ندارید به آن دست بزنید و آن را تغییر بدهید.

این لحظه واقعا دلخراش و بیرحمانه است زیرا متوجه ‌‌‌می‌شوید که باید کل عکس‌‌‌ها را حذف کنید و دوباره پاپت‌‌‌ها را به سر صحنه ببرید و آن‌‌‌ها را دوباره از اول انیمیت کنید. پروسه‌ای که برای تولید یکی از هزاران عکس طی می‌شود، یک سفر ماجراجویانه است و همیشه هم موفقیت‌آمیز نیست. اما وقتی همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود انگار به انیماتور دوبار جایزه داده‌اند!

سخت‌ترین قسمت استاپ موشن هم این است که با چندین ساعت کار و کلی عرق ریختن بالاخره موفق می‌شوید یک عکس کامل و بدون نقص در جای درست خود بگیرید. بعد از این که عکس کامل شد احساس می‌کنید که از هر گونه انرژی خالی شده اید. ولی نه صبر کنید: عکس‌های بعدی با لبخندی پهن منتظر شما هستند که بیایید و آن‌ها را ثبت کنید!

قبول کنید سرپا ایستادن به مدت تمام روز واقعا کار سختی است. انیماتور بودن مثل دویدن در ماراتونی است که هر مرحله را رد می‌کنیم، به مرحلۀ بعدی می‌رسیم و این مراحل تمام نشدنی و پشت سر هم هستند. البته تمام این مشکلات در استودیوی بی مانندی مثل لایکا بی‌معنی است.

Justin Rasch
جاستین در کنار همسرش، شل راش
  • توصیف جاستین راش از لایکا

جاستین راش استودیوی لایکا (Laika) را مدرسه‌ای ‌‌‌می‌داند که در آن چندین هنرمند متخصص در هنرهای مختلف در یک مکان و به صورت همزمان کار می‌کنند. هنرهای مختلفی مانند ساخت اجسام مینیاتوری (ساخت وسایل و لباس‌‌‌های ریز و کوچک برای انیمیشن‌‌‌هایی چون کورالاین و پارانورمن)، ‌‌جلوه‌های ویژه تصویری، قالب زدن عروسک‌ها و رنگ کردن آن‌ها، عکاسی استاپ موشن و … او روزها به عشق مشارکت در چنین دنیای بی‌نظیری پرده‌‌‌های اتاق خوابش را به کناری ‌‌‌می‌زده و قفسه سینه‌اش با هوایی پر از هیجان‌‌‌های یک کودک از این همه زیبایی پر ‌‌‌می‌شده است.

قدم زدن در این مکان شگفت انگیز مانند راه رفتن در کارخانۀ جادویی ویلی وونکا در فیلم چارلی و کارخانۀ شکلات سازی است. جاستین از میان تمام مدیوم‌‌‌ها عاشق استاپ موشن است و لایکا هم قصدش این است که با تمام امکاناتی که در اختیار دارد داستانی قوی و ماندگار را با بالاترین کیفیت در قالب استاپ موشن تعریف کند. لایکا به همه انیماتورها این امکان را ‌‌‌می‌دهد که بالاترین استعداد خود را در ساخت انیمیشن بروز دهند. در واقع همین را از انیماتورهایش ‌‌‌می‌خواهد.

در آغاز هر هفته جاستین اعلام ‌‌‌می‌کرد: این دیگه بهترین شاتیه که تو عمرم گرفتم. و این اتفاق دوباره در آغاز هفتۀ بعد تکرار ‌‌‌می‌شد! هر بار بهتر از قبل. انیماتورهای لایکا در سطحی هستند که تمام این مراحل حذف و همه سکانس‌ها در یک برداشت ضبط می‌شوند. هنگامی که جاستین در پارانورمن انیماتور بوده از شدت حرفه‌ای‌گری همکارانش حیران می‌شده که چطور بدون هیچ گونه خطوط راهنما و علایم و فاصله گذاری، همه چیز را در یک برداشت عکسبرداری می‌کردند و تمام.

جاستین، مدیر عامل استودیوی لایکا یعنی تراویس نایت (Travis Knight) را یکی از بزرگترین انیماتورهای دنیا می‌داند. از نظر او، تراویس نایت طوری به یک عروسک مرده جان می‌بخشد که مانند آن در جهان وجود ندارد. انیماتورهای خوب و حرفه‌ای زیادی در جهان وجود دارند اما تراویس نایت چیز دیگری است. نبوغ و استعداد خالص!

Justin Rasch
جاستین راش در پشت صحنه انیمیشن کوبو و دوتار
    • کار گروهی جاستین و اعضای خانواده

در بین هنرمندان کم‌‌‌‌تر کسی هست که با اعضای خانواده‌اش همکار باشد. بیشتر هنرمندان به خاطر حرفۀ خود اعضای خانواده را می‌آزارند و از زندگی خود می‌زنند تا بتوانند در حرفۀ خود موفق باشند. ولی همسر جاستین خانم شل راش (Shell Rasch) و دخترش در بیشتر ویدئوهای او دیده می‌شوند و نقشی را بر عهده دارند. جاستین و همسرش با هم استاپ موشن را کشف کرده‌اند و با هم قدم در این راه گذاشته‌اند. این موهبتی بزرگ برای اوست زیرا تمامی اعضای خانواده‌اش به او کمک می‌کنند و مایۀ آرامش او در کار و حرفه‌ای که شروع کرده هستند.

خانم شل در قالب زدن عروسک‌ها و رنگ کردن آن‌ها و همچنین در ساخت دکور صحنه به جاستین کمک می‌کند. گاهی کاراکترها را طراحی می‌کند و در نوشتن فیلمنامه و ترسیم استوری‌بورد هم دست دارد.

دختر جاستین هم در ویدئوهای پدر و دختری (Daddy-Doughter) او مانند حملۀ دایناسورها و شوخی‌های او با لباس‌هایش دیده می‌شود. در ویدئوی کشتی که دخترش او را به آسمان بلند می‌کند و سپس به زمین می‌کوبد جاستین به شوخی نوشته:

Daddy got choked!

بابا ضربه فنی شد.

 

جاستین و همسرش با هم تصادفا در هماهنگ‌ترین حالت ممکن قرار دارند و دلشان می‌خواهد که این اتمسفر خوشایند و دوست داشتنی را برای هر سه فرزند خود هم ایجاد کنند.

یکی از اولین ویدئوهای جاستین ویدئوی ترانسفورمر گرگینه است که با خمیر ساخته شده است و یکی دیگر از ویدئوهای تبلیغاتی جاستین نیز ویدئوی کوکی واچ است که صحنه‌های تعقیب و گریز آن بی‌نظیر است. در ادامه‌ی این مقاله شبکه ایستانما می توانید ویدیوها را تماشا کنید.

ویدیوی اصلی استاپ موشن ترنسفورمر گرگینه خمیری
تایم لپس پشت صحنه استاپ موشن ترنسفورمر خمیری
Justin-Rasch
جاستین راش در پشت صحنه انیمیشن کوبو و دوتار
مشاهده ویدیو اصلی Cookiewatch
پشت صحنه ساخت Cookiewatch
    • اتاق خطر و میزبانی از بن تریت (فرانتیک فریمز)

اتاق خطر ، استودیوی شخصی جاستین راش است که در آن انواع و اقسام وسایل برای اجرای حرکات آکروباتیک فراهم است. قلاب‌های سنگ‌نوردی که به دیوار وصل شده‌اند، توپ‌های لاستیکی غول‌پیکر که برای پرش مناسب هستند، میله‌های بارفیکس، حلقه‌هایی که از سقف آویزانند، و از همه مهم‌تر، فضای باز و بزرگی که جا برای انجام همۀ حرکات ورزشی دارد و مانند یک باشگاه است.

در یکی از پست‌های اینستاگرام جاستین راش عکسی پست شده که او و بن تریت (Ben Treat) از صفحۀ فرانتیک فریمز (Frantic Frames) را در یک قاب نشان می‌دهد. بن تریت در سفری از کلورادو به استودیوی جاستین از اتاق خطر دیدار کرده است. بعد از این دیدار یک استاپ موشن چند ثانیه‌ای از دوئل جاستین و بن پست شد که در آن پس از شلیک تفنگ، هر دو به فضایی فانتزی منتقل شده و تبدیل به کاراکترهای خمیری می‌شوند. این استاپ موشن را بن تریت ساخته است.

جاستین هر بار که عروسک تازه‌ای برای انیمیشن جدیدش تهیه می‌کند با ذوقی کودکانه آن‌باکسینگ آن را به اشتراک می‌گذارد. در پست‌های بعدی لایو اکشنی را می‌بینیم که با حضور خود و اعضای تیمش بازی کرده است. سپس همان عروسک‌ها را می‌بینیم که از روی همان لایواکشن، به شکلی هنرمندانه و فوق حرفه‌ای انیمیت شده‌اند و با خود شور و شوقی وصف ناپذیر را به همراه می‌آورند.

رمز موفقیت جاستین راش

  • پذیرش تکنولوژی‌های جدید:

جاستین راش جزو کسانی است که ذهن خود را برای پذیرش هنرهای جدید و عرصه‌های نو باز نگه می‌دارند. جاستین در زمان جوانی جزو اولین کسانی بود که از انیمیشن سه بعدی اسقبال کرد. این در حالی بود که هنوز بین موافقان و مخالفان ۳D دعوای خونینی در جریان بود و هیچ‌یک حرف دیگری را قبول نداشت. مخالفان، انیمیشن رایانه‌ای را خیانتی به دنیای هنر می‌دانستند و موافقان آن، کلا دنیای دوبعدی را از ریشه قبول نداشتند و آن را عقب مانده می‌دانستند. در این میان کسانی که ذهن خود را باز نگه داشته بودند و از تکنولوژی‌های جدید نمی‌ترسیدند، توانستند بدون توجه به دعواهای دو گروه راه خود را بروند و انقلابی در دنیای انیمیشن ایجاد کنند.

اما اکنون جاستین راش را می‌بینیم که نه تنها از دنیای سه بعدی فاصله گرفته بلکه به استاپ موشن رو آورده که یک هنر کاملا دست‌ساز و واقعی است. نکته در این‌جاست که جاستین یک هنرمند همه فن حریف است و تمامی فنون را آزمایش می‌کند تا بهترین را برگزیند. او هیچ وقت خود را به یک هنر محدود نکرده و همیشه سعی کرده یکی دو قدم از زمان خود جلوتر گام بردارد. این است رمز موفقیت جاستین حرفه‌ای ترین انیمیاتور جهان. زیرا او افراط در کار و تن در دادن به آزمون و خطا را سرلوحۀ خود ساخته و به آن عادت کرده است.

    • کار تیمی:

در مورد همدلی و اتفاق نظر بین اعضای تیم و همکاران جاستین در این مقاله صحبت‌های زیادی کردیم. واقعا بدون داشتن یک تیم قوی و همکاران یکدل که در موارد لزوم فرد را تایید کنند و اشکالات کار را بدون غرض و با حالتی دوستانه گوشزد کنند یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌هایی است که هر کسی از آن برخوردار نیست. این امر هم به راحتی به دست نمی‌آید مگر این‌که فرد گوش شنوایی برای پذیرش اشکالات خود داشته باشد و عناد نورزد و بر سر اشتباهات خود پافشاری نکند. در این صورت است که دیگران هم جرات راهنمایی کردن را به خود می‌دهند و در نهایت همه این‌ها به نفع پروژه تمام می‌شود.

Justin-Rasch
جاستین راش در پشت صحنه انیمیشن کوبو و دوتار
    • افراط در کار:

این مورد در تمامی انیماتورهایی که تا کنون در شبکۀ ایستانما معرفی شده‌اند مشترک است. افراط در کار و پرکاری یکی از پررنگ‌ترین ویژگی‌هایی است که در بین این یازده نفری که در قسمت اینفلوئنسر شناسی معرفی شده‌اند مشترک بوده است. پر کردن رزومه و قوی کردن کارها یکی از رموز مهم موفقیت است. کسانی که آثار ضعیفی داشته باشند نمی‌توانند خود را هنرمند بنامند زیرا تجربۀ کافی در زمینۀ کار و حرفۀ خود ندارند و موفق نمی‌شوند اعتماد دیگران را به خود جلب کنند.

 

    • تحصیل در رشتۀ هنری:

در ایران قدیم کسانی که می‌خواستند هنر یا صنعتی مانند سلمانی، حلواپزی، آهنگری یا رنگرزی بیاموزند به پیش استادی می‌رفتند و با جارو کردن و چایی بردن برای استاد، در محیط و فضای آن هنر و صنعت قرار می‌گرفتند تا بتوانند روزی کار خود را شروع کنند. پدران دست فرزندان خود را می‌گرفتند و آنها را به پیش استادکار می‌بردند و به او می‌سپردند. شاید کسی باشد که بتواند بدون استفاده از محضر استاد و راهنما هنری را یاد بگیرد ولی مطمئنا نشستن سر کلاس درس استاد می‌تواند ده‌ها برابر زمانی که برای یادگیری خودآموز صرف شده کار هنرآموز را جلو بیندازد.

 

تمام اینفلوئنسرهایی که معرفی کرده‌ایم دانشجوی رشته هنر بوده‌اند و در دانشگاه و در سطوح عالی درس این کار را خوانده‌اند. اگر کسی بخواهد از روی ذوق و علاقه و صرفا به این خاطر که از استاپ موشن خوشش آمده شروع به این کار بکند باید بداند راه درازی در پیش دارد و باید بتواند با غم از دست رفتن وقت و سرمایه کنار بیاید.

هیچ حلوایی نشد استادکار

تا که شاگرد شکرریزی نشد

شبکه‌ی ایستانما

در بزرگترین شبکه اجتماعی استاپ موشن ایران عضو شوید... عضویت در پیج اینستاگرام

مطالب پیشنهادی:

قوانین ارسال دیدگاه در ایستانما

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران نگنجد، در شبکه ایستانما تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. در صورت تمایل به درج تبلیغات از طریق گزینه ارتباط با ما اقدام نمایید.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه:
0