لوگوی ایستانما

آندریا لاو (Andrea Love) ؛ ملکه‌ی دنیای استاپ موشن های کچه ای

حتما می‌دانید که حتی تصور دیدن مو در غذا اصلا جالب نیست، حالا فکر کنید چایی و کره و مربا و نان صبحانۀ شما از کُرک تشکیل شده باشد. ولی نگران نباشید، آندریا لاو (Andrea Love) با همین مو و کُرک می‌تواند کاری کند که تصویر صبحانۀ کرکی و پشمی برای شما تبدیل به بهترین و رنگارنگ‌‌ترین صبحانه دنیا شود.

 

 

برای خیلی از افراد حساس و وسواسی، دست زدن به پشم و کرک چیز نفرت‌انگیزی است. اما وقتی همین پشم‌ها و کُرک‌ها با دستان عروسک‌سازهای ماهر و خبره تبدیل به ماکت‌ها و پاپت‌های زیبا و هنرمندانه‌ای شوند، می‌توانند بسیار شایان توجه باشند و چشم هر بیننده‌ای را به خود جلب کنند. امروزه بسیاری از هنرمندان جهان به این متریال جدید رو آورده‌اند و با استفاده از آن و قابلیت‌هایی که دارد کارهای زیبایی انجام می‌دهند.

مداد جادویی در دستان دختری با موهای چتری

شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که دلشان می‌خواهد یک مداد جادویی داشته باشند و هر چه که روی کاغذ رسم می‌کنند تبدیل به جسمی واقعی شود و به این دنیا پا بگذارد. آندریا لاو در ویدئوهایش همین کار را می‌کند. او روی صفحۀ تبلت یک موز نقاشی می‌کند و سپس آن را برمی‎دارد، پوست می‌کند و می‌خورد. البته همه این‌ها به کمک قابلیت‌های تکنیک استاپ موشن و همچنین در دنیای مجازی اتفاق می‌فتد.

 

آندریا لاو کیست؟

آندریا لاو (Andrea Love) انیماتور آمریکایی اهل شهر بندری Port Townsend, Washington (پورت تاون سند، واشینگتن) است. او در دوران کودکی علاقه زیادی به فیلم‌های سینمایی داشت ولی اصلا از انیمیشن خوشش نمی‌آمد. اما می‌بینیم که در حال حاضر او در تکنیک استاپ موشن کچه‌ای سرآمد است. او استودیویی در زیرزمین خانۀ شخصی خود دارد که برای برندهای معتبر تیزرهای تبلیغاتی می‌سازد و در کنار آن پروژه‌های شخصی خود را نیز دنبال می‌کند. صفحۀ اینستاگرام آندریا هم اکنون بیش از ۷۰۰ هزار نفر فالوئر دارد و صفحۀ یوتیوب او نیز بیش از ۴۰۰ هزار ویو داشته است.

آندریا لاو در دوران دبیرستان در یک فروشگاه کرایه ویدئو به عنوان فروشنده کار می‌کرد که ناگهان اتفاقی سرنوشتش را عوض کرد و او را به دنیای استاپ موشن پرتاب کرد: کشف یک مجموعه از کارهای استاپ موشنی یان شوانکمایر (Jan Svankmajer). پیش از این در این مقاله در مورد تاثیرات مثبت یان شوانکمایر بر آدام پسپین صحبت کرده بودیم.  یان شواینکمایر تا کنون توانسته تعداد زیادی از افراد را در سراسر جهان به تکنیک استاپ موشن علاقمند کند.

استودیوی آندریا لاو

گفتیم که آندریا در زیرزمین خانه خود استودیویی شخصی دارد. این استودیو در نگاه اول شاید کمی بهم ریخته به نظر برسد. ولی هر چیزی در آن جایگاه خود را دارد. کشوهایی پر از کرک و پشم نریسیده، سیم‌های فلزی که به صورت کلاف شده برای ساخت آرماتورها و ریگ‌ها مورد نیاز هستند، دوربین‌ها، سیم‌های رابط، لپتاپ، کنترل دراگون فریم، میز کار، قفسه‌های ابزار و لوازم که از در و دیوار آویخته اند… مساحت این استودیو زیاد نیست و دو نفر به سختی در کنار هم می‌توانند بایستند و کار کنند، اما نتیجۀ کار این استودیو و محصولاتش بسیار درخشان و شاخص است. زیرا این استودیو یک مکان فول سرویس است و همه چیز در آن وجود دارد و چیزی نیست که مورد نیاز باشد ولی در آن پیدا نشود.

ایده‌های آندریا

آندریا هر هنری که در جهان وجود داشته باشد و هر کاری که مردم انجام می‌دهند را با کچه می‌سازد. سفالگری با چرخ، هیزم شکنی، نقاشی با قلم مو، نقاشی با ابزارهای دیجیتالی، کیک پزی با هم زن برقی، آشپزی اعم از پخت پیتزا و هر نوع غذای دیگر، درست کردن سالاد، دم کردن چای و آماده کردن صبحانه، ریسیدن پشم با چرخ نخ ریسی قدیمی، و هرچیزی که در جهان بتوان به آن فکر کرد. آندریا تمامی این موضوعات را با دقت و وسواس و نمایش تمامی مراحل و ریزه کاری‌ها انجام می‌دهد و هیچ قسمتی از کار را به خاطر صرفه جویی در وقت و هزینه حذف نمی‌کند.

 

مسیر موفقیت آندریا لاو

آندریا لاو در سال ۲۰۱۰ در کالج در مورد انیمیشن مطالعاتی انجام می‌دهد و به صورت تفریحی چند ویدئو می‌سازد. در سال ۲۰۱۲ با کچه و سوزن مخصوص آن آشنا می‌شود و آنقدر از این متریال جدید خوشش میآید که آن را به دنیای استاپ موشن می‌برد. او آنقدر از کچه در ویدئوهایش استفاده می‌کند که سر آخر متوجه می‌شود به جز کچه نمی‌تواند به مادۀ دیگری برای ساخت استاپ موشن‌هایش فکر کند.

 او تا مدت‌ها به صورت تفریحی ویدئوهایش را می‌سازد و سرانجام در سال ۲۰۱۶ و در بیست و چند سالگی تصمیم می‌گیرد که به کار فریلنسری در اینستاگرام روی آورد. اما آنقدر در کار خود پیشرفت می‌کند که تبدیل به اینفلوئنسری جهانی می‌شود که هر ویدئویش بیش از ۷۰۰ هزار ویو و بیش از ۶۰ هزار لایک دریافت می‌کند.

کارهای آندریا لاو به معنی واقعی کلمه در نوع خود بی نظیر است. او هنرمندی خودآموخته است. البته او در دانشگاه همپشایر در ایالت ماساچوست (Hampshire College- Massachusetts) در زمینۀ تولید محصولات ویدئویی و سینمایی مطالعاتی داشته و پایه و اساس ذهن او کاملا با مدیای سینما آشنایی دارد، اما در زمینه کار استاپ موشن مهارت خود را به صورت خودآموخته و با الهام از تولیدات سایر هنرمندان و کار بسیار زیاد و تمرین فوق العاده به دست آورده است.

 همانگونه که می‌دانیم با وجود معلم بزرگ زمانه یعنی اینترنت و بالاخص یوتیوب، در عصر حاضر راز و رمز تمامی کارهای هنری بر همه آشکار شده است و چیزی بر کسی پوشیده نیست. اما این نمی‌تواند دلیل خوبی برای این باشد که هر کسی بتواند کارهایی در حد انیمیشن‌های والت دیزنی بسازد. زیرا آن‌چیزی که یافت نمی‌شود، پشتکار و روحیۀ خستگی ناپذیری است که بتواند سختی و مشقت تولید کار هنری را به جان بخرد و با آن کنار بیاید. روحیۀ خستگی ناپذیر آندریا لاو در این زمینه تبدیل به ضرب المثلی برای نشان دادن پشتکار و تلاش زیاد شده است. در کار آندریا لاو تنبلی راهی ندارد. او در نمایش تمامی مراحل موضوع خود با ریزه کاری‌ها و جزییات مصمم است.

وفاداری او به جزییات و نمایش آن‌ها باعث شده که آندریا به عنوان کسی که صبر  وحوصله زیادی دارد معروف شود و داد همکارانش را در آورد! او ذهنی قوی و اراده ای فولادین دارد که می‌تواند از پس کار استاپ موشن با تمام سختی‌ها و مرارت‌های آن بر آید. این نوع کار کردن تنها از کسانی برمی‌آید که از طریق ورزش‌های ذهنی مانند یوگا و مدیتیشن ذهن خود را قوی کرده باشند. وگرنه هر کسی به جای آندریا باشد همان لحظه اول کار را رها می‌کند.

آندریا لاو در سه موضوع فیلم مستند، داستان‌های کوتاه و تیزرهای تبلیفاتی از خود آثار متنوعی به جا گذاشته است. او توانسته آثار خود را در جشنواره‌های متعددی به نمایش عمومی درآورد که از آن جمله می‌توان به دو جشنواره مهم و با ارزش ترایبکا (Tribeca) و انسی (Annecy) اشاره کرد. فیلم تولیپ (Tulip) یا گل لاله که می‌توان آن را اقتباسی از داستان بند انگشتی (Thumbelina) نوشتۀ هانس کریستین آندرسن (Hans Christian Andersen) دانست، در سال ۲۰۲۰ در جشنواره انسی به نمایش درامد و توانست جایزه بهترین فیلم از نگاه بینندگان را به خود اختصاص دهد. این فیلم سراسر با پشم و کچه ساخته شده است و رنگ‌های شاد و درخشان وهمچنین نمایش طبیعت بکر یک روستای جنگلی یکی از ویژگی‌های مهم این فیلم است.

ویدئوهای آشپزی آندریا لاو که همه با کچه ساخته شده اند در نوع خود بی نظیر هستند. در این ویدئوها همه چیز با دقت بی نظیری شبیه به واقعیت ساخته شده است. حتی وقتی که لیوانی پر از اب می‌شود آب در درون لیوان موج برمی‌دارد و از دیوارۀ لیوان کمی بالا می‌آید و سپس آرام می‌گیرد. تمامی این جزییات است که ویدئوهای اندریا را دلپذیر و درخشان می‌سازد.

 

چرا کچه؟

دو عامل باعث شده که آندریا برای ساخت استاپ موشن‌های خود متریال کچه را در نظر بگیرد:

    • یکی این که کچه قابلیت انعطاف بهتری نسبت به پلاستیک و خمیر و گچ و چوب و غیره دارد و می‌توان آن را به هر حالتی که مد نظر باشد درآورد.
    • دوم این که کچه قابلیت داستان‌سرایی انیماتور را بیشتر می‌کند. کچه به خاطر بافت ارگانیک و طبیعی خود، داستان‌ها را به واقعیت نزدیک می‌کند. زیرا بافت کچه بسیار به طبیعت نزدیک است. بافت درشت و دانه دانۀ کچه در عکس‌ها به خوبی نمایان است و با بیننده ارتباط برقرار می‌کند. بیننده از این که موفق می‌شود حدس بزند که عروسک‌ها و اشیای صحنه با چه ماده‌ای ساخته شده اند حس خوبی می‌گیرد و این کشف باعث می‌شود که تماشاچی در لذت ساخت ویدئو با انیماتور شریک شود. و این دقیقا همان چیزی است که هر هنرمندی آرزو دارد که بینندۀ اثرش حس کند: لذت همذات پنداری با اثر هنری و برقراری ارتباط با آن.

 

تفاوت کچه با پلاستیک در همین است که حس زیبای طبیعت در کچه کاملا به بیننده منتقل می‌شود. اما پلاستیک با خود مدرنیسم و دور شدن از طبیعت را به همراه می‌آورد.

هر قدر هم که هنرمندان متفاوت و آوانگارد پست مدرن بگویند که مخاطب را بی اهمیت می‌دانند و هنر را برای خود هنر می‌آفرینند باز هم نمی‌توانند سلیقۀ بیننده را در حین آفرینش اثر نادیده بگیرند و دوست دارند اثرشان مورد پسند واقع شود. وگرنه تمام این تلاش‌ها و زحمات بی نتیجه و بی‌اثر می‌شود و انگیزه‌ای برای کار هنری باقی نمی‌ماند.

در استاپ موشن‌های کچه‌ای آندریا خبری از اغراق و زیاده گویی نیست. همه چیز بسیار ملایم و دوستانه است. آبی در جویی روان است، درختی در جنگل میزبان پرندگان است، گل‌ها به آرامی باز می‌شوند و زنبورها روی آن‌ها می‌نشینند و همه چیز بسیار نرم و آرام است. گویی این همان دنیایی است که همه ما آرزو داریم در آن زندگی کنیم و مانند پرندگان نه روزنامه بخوانیم و نه برای پرواز منتظر سبز شدن چراغ در چهارراه‌ها یا گرفتن ویزا باشیم.

پرنده گفت: “چه بویی، چه آفتابی، آه

بهار آمده است

و من به‌جستجوی جفت خویش خواهم رفت”

پرنده از لب ایوان

پرید، مثل پیامی پرید و رفت

پرنده کوچک بود

پرنده فکر نمی‌کرد

پرنده روزنامه نمی‌خواند

پرنده قرض نداشت

پرنده آدم‌ها را نمی‌شناخت

پرنده روی هوا

و بر فراز چراغ‌های خطر

در ارتفاع بی‌خبری می‌پرید

و لحظه‌های آبی را

دیوانه‌وار تجربه می‌کرد

پرنده آه، فقط یک پرنده بود

 

*فروغ فرخزاد

شبکه‌ی ایستانما

در بزرگترین شبکه اجتماعی استاپ موشن ایران عضو شوید... عضویت در پیج اینستاگرام

مطالب پیشنهادی:

قوانین ارسال دیدگاه در ایستانما

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران نگنجد، در شبکه ایستانما تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. در صورت تمایل به درج تبلیغات از طریق گزینه ارتباط با ما اقدام نمایید.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

    لینک کوتاه:
    0