چند شب پیش از انتشار این پست، مجتبی موسوی متن دایرکت کاربری را استوری کرد که مضمون آن این بود: ” طلاهایم را فروختم تا در دوره شما شرکت کنم! اما هنوز هم مبلغی کم دارم” .
احتمالا با دو رویکردی که بالاتر به آن اشاره کردیم (سبک زندگی یا جایگزین حقوق) این مفهوم را متوجه شده اید که فروش طلا برای شرکت در دوره پاپت انیمیشن در بازار ایران انتخاب هوشمندانه ای نیست که بخواهیم به آن افتخار کنیم یا بعدها بعنوان یک ارزش از آن نام ببریم.
انتشار این پیام توسط مدرس هم از نظر ما تنها یک رفتار هیجانیست که دامن زدن به این محتوا و این اقدام نه تنها سودی ندارد که ضررش به زودی متوجه هنرجویی می شود که پس انداز و آینده اش را به این فضا سپرده بدون آنکه برنامه مشخص و تضمین شده ای داشته باشد.
همچنین معتقدیم حامیان این اقدام تحت عنوان تقبل هزینه توسط مدرس یا خیرین هم فرقی در اصل ماجرا ایجاد نمی کند و نمی توان آن را یک اقدام سخاوتمندانه در نظر گرفت. چرا که قطعا اگر پول شرکت در دوره ای را نداریم یعنی استاپ موشن برایمان “جایگزین حقوق است” و بی تعارف بگوییم که در حال حاضر بازار ایران برای تکنیک پاپت انیمیشن و دوره مجتبی موسوی جایی مطمئن برای درآمد زایی نیست.
این اقدام زمانی موثر و ارزشمند خواهد بود وکه قبل از آن بسترهای لازم شکل گرفته باشد، تست شده باشد و نمونه اجرایی داشته باشیم نه اینکه با وعده هایی که هنوز در مرحله ایده های ذهنیست، هنرجویان ناآگاه را با خود همراه کنیم.
اگر بسترهای لازم فراهم نشود باید به زودی شاهد این باشیم که هنرجویان دوره درحال بدگویی از تکنیک استاپ موشن (نه صرفا یک تکنیک یا یک مدرس خاص) خواهند بود و از یک تجربه تلخ تا آخر عمرشان یاد خواهند کرد . یا شاید هم نوبت بعدی باید منتظر باشیم خبر فروش طلاهایش را برای خروج از کشور بخوانیم!
البته بدیهیست که نقص بالا مربوط به ساختار حاکم در کشور است و به مدرس ارتباطی ندارد … ساختاری که سال ها زمان لازم دارد تا ساخته شود، تست شود و نتیجه بخش باشد.
درود بر شما⚘ نقد بسیار خوبی بود. دستمریزاد.🌻
پسرم پایه ی دوازدهم ریاضی است. تا به حال یک مقام بین الملل و چند مقام کشوری در انیمیشن دارد. خیلی دوست داشت شرکت کند. اما به خاطر هزینه نتوانستم ایشان را ثبت نام کنم. امیدوارم روزگار بهترین شرایط را برایش رقم زند.