لوگوی ایستانما

ویلیس اوبرین (Willis O’Brien) پدر انیمیشن استاپ موشن

دسته بندی :پایگاه دانش, زیر ذره بین ۷ مهر ۱۳۹۹ ایستانما 1772

 

 

ویلیس اوبرین ( Willis O’Brien) کارگردان و انیماتور صاحب‌سبکی است که پای دایناسورهای عظیم ماقبل تاریخی و هیولاها را به سینما باز کرد و اولین فیلم بلند استاپ‌ موشن را ساخت. او برای اولین‌بار شخصیت‌های ساختگی را در کنار بازیگران واقعی، پیش چشم بینندگان ظاهر کرد. این سازنده فیلم ‌های انیمیشنی، تصاویری اعجاب‌انگیز را با تکنیک استاپ موشن خلق می‌کرد و از جلوه‌های ویژه‌ی منحصر‌به‌فردی استفاده می‌کرد.
فقط چند لحظه خودتان را جای افرادی بگذارید که فیلم‌های اوبرین را در آن سال‌ها تماشا می‌کردند. از اینکه برای اولین بار بازیگران واقعی را در کنار موجودات عظیم‌الجثه و اعجاب‌انگیز می‌بینید چه حسی دارید؟ روش‌های تازه‌ای که ویلیس اوبرین ( Willis O’Brien) در نمایش داستان‌ها به کار می‌برد آنقدر طبیعی بود که مردم نمی‌توانستند باور کنند که یک حقه سینمایی است. پس باید به تماشاچیان آن دوران حق بدهیم که فکر کنند هیولاها واقعی‌اند یا اینکه آنقدر وحشت کنند که از دیدن ادامه فیلم منصرف شوند!

ویلیس اوبرین (Willis O'Brien)

این انیماتور سال ۱۸۸۶ در کالیفرنیا به دنیا آمد و در ۷۶ سالگی از دنیا رفت. او زندگی شخصی پرفراز و نشیبی داشت.
ویلیس اوبرین، کارگردان، نویسنده، انیماتور و مسئول جلوه های ویژه بسیاری از آثار سینمایی آن دوران بود؛ اما بیشتر شهرتش به‌خاطر تلاش‌هایش در ساخت فیلم‌هایی چون جهان گمشده ( The Lost World ) ، کینگ کونگ (king kong ) و جو یانگ قدرتمند ( mightly joe young) است.
ویلیس بسیار فعال و اهل تجربه‌کردن مشاغل و کارهای مختلف بود. مدتی گاوچران بود. حتی ورزش بوکس را هم به طور حرفه‌ای دنبال می‌کرد. زمانی در یک شرکت معماری کار کرد و سپس توانست در یک دفتر روزنامه به عنوان کارتونیست مشغول به کار شود. ویلیس اوبرین به مجسمه‌سازی هم علاقه‌مند بود. در نهایت همین استعدادهای ذاتی هنری، او را در مسیر واقعی‌اش قرار داد.
او اواخر دهه سوم زندگی‌اش، دیگر تبدیل به یک مجسمه‌ساز حرفه‌ای شده بود. در سال ۱۹۱۳، وقتی‌که ۲۷ سال داشت، مجسمه‌هایش در نمایشگاه جهانی سان‌فرانسیسکو به‌نمایش‌درآمدند.

 

آغاز کار ویلیس اوبرین در دنیای انیمیشن و استاپ موشن

این کارگردان آمریکایی صاحب‌نام، الگویی تمام‌عیار برای انیماتورهای آینده شد؛ مثلا ری هری هاووزن، خالق اثر «جیسون و آرگونات‌ها»، از او به عنوان تاثیرگذارترین فرد زندگی‌ کاری‌اش یاد می‌کند.
ماجرای ورود این فیلمساز به دنیای انیمیشن از یک ایده ساده شروع شد. او در حال ساختن مدل‌ها و مجسمه‌هایش بود و هنگام کار، با خودش فکر کرد که می‌تواند به همان روشی که کارتونیست‌هایی مثل استوارت بلکتون، نقاشی‌هایشان را به حرکت درمی‌آوردند عمل کند و یک کار خارق‌العاده انجام دهد. پس تصمیم گرفت با استفاده از تکنیک استاپ موشن، به مدل‌های دست‌سازش زندگی ببخشد!
اینگونه شد که به دنبال این روش که انیمیشن مدلی (model animation ) هم نامیده می‌شود، رفت. ویلیس در سال ۱۹۱۴ کارش را با ساخت مدل‌های خمیری و به کارگرفتن تکنیک استاپ موشن برای تصویربرداری از آن‌ها، آغاز کرد.
ویلیس اوبرین تصمیم گرفت که ایده‌های‌ خودش را به‌طور جدی اجرا کند و در قدم اول می‌بایست موضوع کار را مشخص می‌کرد. او در نوجوانی عاشق ماجراجویی درمورد موجودات عظیم ماقبل تاریخ بود و حتی مدتی هم به‌عنوان راهنمای دیرینه‌شناسان در منطقه دریاچه کراتر کار می‌کرد. خلاصه اینکه عشق قدیمی او، یعنی دایناسورها و موجودات عظیم ماقبل تاریخی، سوژه بسیاری از کارهایش شدند.
مدل‌های ساخته شده ویلیس اوبرین انسان‌های غارنشین و دایناسورها بودند. ویلیس آرماتورها و اسکلت‌های چوبی را با گل رس می‌پوشاند و شخصیت‌های انیمیشن هایش را شکل می‌داد.
او فیلمی کوتاه با کمک یک فیلمبردار ساخت که البته مشکلات زیادی داشت؛ مثلا حرکات زیادی سریع بودند و مدل‌ها هم زیر نور شروع به ذوب شدن کردند.

 

آثار مهم ویلیس اوبرین

دایناسور و حلقه گمشده (The Dinosaur and the Missing Link)

این تلاش‌های اولیه ویلیس به‌هیچ‌وجه بی‌نتیجه نماند. یک تهیه کننده با بودجه ‌ای نزدیک به ۵۰۰۰ دلار، از او حمایت مالی کرد و او را تشویق کرد که با همان موضوعات ماقبل تاریخی، کار خود را ادامه دهد. در نتیجه‌ی این همکاری، ساخت فیلم استاپ موشن دایناسور و حلقه گمشده (The Dinosaur and the Missing Link) را در سال ۱۹۱۵ شروع کرد. اوبرین تلاش می‌کرد که شخصیت‌ها تا جایی که ممکن است واقعی به نظر برسند. او تمایل داشت روش‌های قدیمی را به شیوه خاص و ابداعی خودش اجرا کند.

همکاری با استودیو فیلمسازی ادیسون

توماس ادیسون، ویلیس اوبرین را در استودیوی فیلمسازی‌اش استخدام کرد. این هنرمند در مدت همکاری‌اش با ادیسون، فیلم‌هایی چون مرغ ماقبل تاریخ (Prehistoric Poultry) و (R.F.D. 10,000 B.C.) (1917) را ساخت.
در همان سال The Nippy’s Nightmare و The Puzzling Billboard segment را هم ساخت. این آثار اولین فیلم های استاپ موشن بودند که در آن بازیگران واقعی در کنار مدل‌های ساختگی به ایفای نقش می‌پرداختند.

 

The Ghost of Slumber Mountain

ویلیس اوبرین بعد از اینکه استودیوی فیلمسازی ادیسون را ترک کرد، تحت حمایت مالی فردی به نام هربرت م. داولی (Herbert M. Dawley) قرارگرفت و فیلم The Ghost of Slumber Mountain ، حوالی سال ۱۹۱۸میلادی ساخته شد. این فیلم درباره مردی است که روح یک دیرینه‌شناس او را مجبور می‎‌کند تا از دوربینش نگاه کند و به این ترتیب صحنه‌های باشکوه ماقبل تاریخ برایش نمایش داده می‌شود. این اثر که ترکیبی از استاپ موشن و لایواکشن بود، با بودجه ۳۰۰۰ دلاری تهیه شد و اولین فیلمی بود که توانست حیوانات ماقبل تاریخ را به صورت بسیار واقعی نشان دهد.

The Lost World

و اما در سال ۱۹۲۵ فیلمی به نام به نام جهان گمشده (The Lost World) که اقتباسی از یک رمان با همین مضمون بود، ساخته شد. دو سال صرف تهیه مقدمات این کار شده بود و پس از اکران، در سراسر دنیا با استقبالی کم‌نظیر مواجه شد. عده‌ای هیچ‌وقت متوجه نشدند که هیولاهای فیلم، مدل‌های مینیاتوری بودند. ویلیس اوبرین مسئول جلوه‌های ویژه این فیلم بود و نکته معجزه‌آسای این اثر، استفاده از لوازمی در مدل‌ها بود که حالت تنفس و انقباض‌وانبساط قفسه‌سینه دایناسورها را ایجاد می‌کرد. کار در حدی حرفه‌ای بودکه عده‌‌ای می‌گفتند این دایناسورها واقعی هستند.
ویلیس اوبرین افرادی را برای ساخت مدل‌های استاپ موشن استخدام کرد تا ابزار و مواد پیچیده‌تری را به‌کار‌بگیرند، به کار سرعت بدهند و بتوانند مدل‌هایی دقیق‌تر و با جزئیات بیشتر بسازند. آن ها از مواد لاستیکی، آرماتورهای فلزی دارای مفصل و وسایلی بادکنک‌مانند برای تداعی تنفس استفاده کردند. ماهیچه های اسکلت ها با لاستیک ساخته می‌شد و خاصیت ارتجاعی آن باعث می‌شد تا تمام جزئیات طبیعی به نظر برسد. این تکنیک باعث شد تا حرکات ملایم‌تر و قابل باورتر شوند.

king kong

حالا به یکی از درخشان‌ترین نقاط کارنامه کاری ویلیس اوبرین یعنی فیلم کینگ کونگ ( king kong ) می‌رسیم. در اوایل دهه ۳۰ میلادی، از آنجایی که هالیوود مجذوب این سبک فیلم‌ها شده بود، تهیه‌کننده‌ای به نام Merian C. Cooper تصمیم گرفت تا از توانمندی اوبرین استفاده کند. نتیجه‌ی این همکاری ساخت کینگ کونگ بود. اوبرین برای موفقیت این پروژه بسیار تلاش کرده بود و ماه‌ها روی رفتار گوریل‌ها مطالعه داشت.
این فیلم بلند ۱۲۵ دقیقه‌ای در سال ۱۹۳۳ تولید شد و یک موفقیت هنری و تجاری بی‌نظیر محسوب می‌شد.
در انیمیشن کینگ کونگ از آرماتورهای فلزی و مفصل‌دار استفاده شد. Marcel Delgado یکی از دستیارهای ویلیس اوبرین در این پروژه بود و مدل های ۱۸ اینچی آن فیلم را ساخت.
جالب است بدانید که حتی تا دهه‌ها بعد از اکران این فیلم، عده‌ای معتقد بودند که کونگ بازیگری بود که لباس گوریل به تن داشت!
فیلم کینگ کونگ (king kong)، نقطه شروع ورود هیولاهای بزرگ به سینما شد و پس از آن، موجودات عظیم‌الجثه یکی پس از دیگری خودنمایی کردند. این انیماتور، تا رسیدن به این نقطه و تولید این شاهکار که باعث شهرتش شد راه پرفراز و نشیبی را طی کرده‌بود.
آکادمی علوم و هنرهای سینما قصد داشت که جایزه اسکار بهترین جلوه های ویژه را به ویلیس اوبرین برای زحماتش در کینک کونگ اهدا کند. این هنرمند اصرار داشت که همکارانش هم جایزه را دریافت کنند که با مخالفت آکادمی مواجه شد. ویلیس اوبرین هم آن اسکار را قبول نکرد.

 

son of king

موفقیت کینگ کنگ باعث شد که این انیماتور بزرگ، در همان سال فیلم دیگری به نام پسر کینگ  (son of king) بسازد. او همزمان با ساخت این فیلم با مسائل و مشکلات خانوادگی زیادی هم دست‌پنجه نرم می‌کرد.

mightly joe young

در سال ۱۹۴۹ پروژه موفق دیگری به نام جویانگ قدرتمند ( mightly joe young ) آغاز شد. ری هری هاوزن جوان، انیماتور اصلی این کار بود. ویلیس اوبرین هم به عنوان استاد، طراحی‌های این کار را انجام داد. شخصیت اصلی این فیلم بسیار جالب‌تر و بازیگوش‌تر از قبلی‌ها بود.
ساخت این‌دست فیلم‌ها ممکن است با اتفاقات غیر منتظره هم همراه باشد مثلا در صحنه یکی از فیلم های ویلیس اوبرین از گل‌ها و گیاهان طبیعی استفاده شده بود و ازآنجایی که تهیه چند ثانیه از فیلم استاپ موشن ممکن است روزها طول بکشد؛ بعد از تهیه این قسمت کوتاه متوجه شدند که یک غنچه تبدیل به گل شده است.

ساخت این فیلم تقریباً سه سال طول کشید و سرانجام در سال ۱۹۵۰ برنده اسکار بهترین جلوه های ویژه شد ناگفته نماند که این‌بار، اعتبار این جایزه برای تولیدکنندگان هم لحاظ شد.

The Beast of Hollow Mountain

یکی دیگر از آثاری که ویلیس اوبرین در ساخت آن نقش داشت The Beast of Hollow Mountain بود. این فیلم ۷ سال بعد از mightly joe young ساخته شد و ویلیس ایده‌پرداز و نویسنده آن بود. او در این کار که اولین فیلم رنگی ترکیب لایو اکشن و استاپ موشن دوران کاری‌اش بود، قسمت انیمیشن پروژه را برعهده نگرفت.

The Lost World (نسخه بازسازی شده)

سال ۱۹۶۰ بود که نسخه جدید فیلم جهان گمشده ساخته شد و ویلیس عهده دار کار بر روی افکت های تصویری بود اما چون از مدل‌ها و تکنیک‌های استاپ موشنی جهان گمشده اصلی استفاده نشد آنقدرها برایش جالب نبود.
ویلیس اوبرین به عنوان آخرین کارش روی پروژه‌ای به عنوان مشاور و کارگردان فعالیت داشت اما بعد از چندماه از شروع این کار، در سال ۱۹۶۲ در کالیفرنیا از دنیا رفت.

ویلیس اوبرین همیشه سعی داشت که تماشاچیان با دایناسورها و موجودات عظیم فیلم‌هایش احساس نزدیکی کنند. او علاوه بر تاثیری که روی انیماتورها داشت الگوی نویسندگان داستان های علمی تخیلی هم شد.
او در سال ۱۹۹۷و بعد از مرگش برنده جایزه وینسور شد .
هرچند در طول سال‌های فعالیتش، خیلی از ایده‌هایش عملی نشدند مثلا کینگ کونگ در مقابل فرانکشتاین ایده این هنرمند بزرگ بود که در نهایت یک شرکت ژاپنی این ایده را تصاحب کرد و گودزیلا تولید شد اما آثار درخشانی که تولید کرد برای همیشه در تاریخ سینما باقی می‌مانند.

ایستانما

ما یک تیم جوان و پرشور در واحد تولید محتوای شبکه ایستانما هستیم که در تلاشیم محتوایی ناب و کاربردی برای مخاطبین عزیزمان تهیه کنیم. نظرات شما به رشد و انگیزه‌ی ما کمک به سزایی می‌کند. 🌹

در بزرگترین شبکه اجتماعی استاپ موشن ایران عضو شوید... عضویت در پیج اینستاگرام

مطالب پیشنهادی:

قوانین ارسال دیدگاه در ایستانما

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران نگنجد، در شبکه ایستانما تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. در صورت تمایل به درج تبلیغات از طریق گزینه ارتباط با ما اقدام نمایید.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

    لینک کوتاه:
    0